ای ستاره ها که بر فراز آسمان با نگاه خود اشاره گر نشسته اید
ای ستاره ها که از ورای ابر ها بر جهان ما نظاره گر نشسته اید
آری این منم که در دل سکوت شب نامه های عاشقانه پاره می کنم
ای ستاره ها اگر به من مدد کنید دامن از غمش پر از ستاره می کنم
با دلی که بویی از وفا نبرده است جور بیکرانه و بهانه خوشتر است
در کنار این مصاحبان خودپسند ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است
ای ستاره ها چه شد که در نگاه من دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد
ای ستاره ها چه شد که بر لبان او آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد
ای ستاره ها که همچو قطره های اشک سر به دامن سیاه شب نهاده اید
ای ستاره ها کزان جهان جاودان روزنی بسوی این جهان گشاده اید
*****************