فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 5561


درباره من
رها آرام (ava63 )    

ای دوست

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۲۵ ساعت 23:49 بازدید کل: 222 بازدید امروز: 179
 

بعد از این ای دوست با خشم تو عادت می کنم

بعد از این شب را به باغ عشق دعوت می کنم

هر چه دارم هرچه دارم می گذارم روی میز

روح خود را مثل نانی با تو قسمت می کنم

می گذارم شب بماند گر تو شب را خواستی

می روم با کاروان صبح صحبت می کنم

رشوه خواهم داد خورشید طلایی را به زور

با فریبی کهنه در حرفم سماجت می کنم

بعد از این در خود صدای آرزو را می کشم

یعنی ای همراه حالت را رعایت می کنم

آرزو هایم غزلهایی از آن توست

بعد از این می نشینم با تو خلوت می کنم

مثل آینه است عشق ما نباید بشکند

بعد از این در حفظ این آیینه دقت می کنم

 

این مطلب توسط حامد رستمی کیا بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
آسمانی باش(saeid-karimi )
۹۲/۰۴/۲۹ - 19:53
پسر تنها69(pesartanha22 )
۹۲/۰۵/۰۷ - 17:22
آرش فرمانفرمایان(Romanson )
۹۲/۰۵/۱۴ - 14:56
نار بایی(nobalak )
۹۳/۰۴/۱۹ - 10:53
مهدی گودرزی 313(amir2015 )
۹۴/۰۹/۰۱ - 10:05
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد

کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید

هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند

دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد

قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد

پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)