فراموش کردم
رتبه کلی: 42


درباره من
دریافتم، زندگی معجزه حیات است.

زندگی با کلمههای من ساخته میشود

و هر کلمهای رد پای معجزه است.

پس میتوانم زیبایی را با کلماتم بیافرینم.

هرگاه کسی خشم داشت بدانم
به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است.

هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که
سپاس او را ابراز کنند محتاج است.

هرگاه کسی حسد میورزید نیاز دارد دیده شود.

اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد شنیده شود.

اگر کسی تلخ بود نیاز دارد مهربانی دریافت کند.

و اگر کسی ستم میکند نیاز داشته دوست داشته شود.

اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده شود.

و همهی این سایهها در روح و روان ما نیاز دارند

که عشق بر آنها چون باران ببارد، ببارد و ببارد.

نام وبلاگ به این دلیل معجزه کلمات است

بخاطر اینکه اذعان دارم که با کلمات میتوان معجره کرد

با کلمات وجابجایی انها میتوان شعر نو،

پیام نو، راهکار نو را به وجود اورد

با کلمات ،میتوان تلنگر ایجاد کرد

با کلمات ،میتوان امید به زندگی
رابه همه افراد بشر هدیه کرد

با کلمات، میتوان آرامش را برای زندگی هابه ارمغان آورد.

با کلمات، میتوان روابط مطلوب با دیگران ایجاد کرد .

بزرگترین معجزه قرن ما قرآن است

که از کلمات وحروف وجملات و اعراب ساخته شده است

چیدمان کلمات راباید طوری طراحی کرد

که خود ودیگران را متحول کنیم

حتی با کلمات و طرز بیان، می توان دل سنگ را آب کرد.

ودر این روزگار من اموخته ام که
سکوت یک دوست میتواند معجزه میکند و

همیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!!

آموخته ام که هیچگاه گلی را پرپر نکنم

آموخته ام هیچگاه کودکی رارنجور نکنم

آموخته ام که هیچ گاه شکوه از

تنهایی روزگار نکنم

آموخته ام که هرشب گلهای

بالشم را با اشکهایم آبیاری دهم

ولی اشک کودکی را در گونه اش جاری نکنم

آموخته ام صبوری را ، شکوری را ،

انتظار را ودوست داشتن همه خوبان را
آتش سرد (avali )    
آلبوم: حوادث
   
عنوان: مهسا، دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش، او را کشت!
مهسا، دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش، او را کشت!
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 77 بازدید امروز: 76

این تصویر توسط میثم عظیمی. بررسی شده است.
توضیحات:

محاکمه دوباره دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش،او را کشت

حکم اعدام دختر نوجوانی که با همدستی مادرش پدر خانواده را به قتل رسانده بودند، از سوی قضات دیوانعالی کشور شکسته شد.

رسیدگی به این حادثه جنایی 28 خرداد سال 90 همزمان با کشف جسد مردی به نام حسن در یکی از محلههای شرق تهران در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت. مأموران همسر این مرد به نام فریده و دختر نوجوانش مهسا را که آن زمان 15 سال بیشتر نداشت به بازجویی فراخواندند و این مادر و دختر وقتی دیدند هیچ راه انکاری ندارند، به ناچار لب به اعتراف گشودند و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشتند.

پرونده این مادر و دختر با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.فریده و دخترش به اتهام قتل حسن پدر خانواده در شعبه 113 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفتند و اولیای دم که پسران و خواهران مرد مقتول بودند، همگی تقاضای قصاص برای این مادر و دختر کردند که هر دو به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم شدند.حکم قصاص فریده مادر خانواده در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد، اما حکم قصاص دختر نوجوان با توجه به اعمال ماده 91 قانون مجازات اسلامی از سوی قضات نقض شد و پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادند.

صبح دیروز محاکمه این دختر جوان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی آغاز شد که عمههایش از خونخواهی برادرشان گذشت کردند و بدون هیچ چشمداشتی این دختر را بخشیدند اما دو برادر مهسا برای او تقاضای قصاص نفس کردند.

مهسا با چشمانی گریان وقتی برای آخرین دفاع در برابر قضات ایستاد، گفت: آن زمان با پسری آشنا شدم و با او قرار ازدواج گذاشتم اما وقتی پدرم باخبر شد بشدت با ازدواجمان مخالفت کرد. من هم پیشنهاد قتل پدرم را دادم و مادرم موافقت کرد. باور کنید آن زمان درک درستی از قتل نداشتم و نمیدانستم مرتکب چه جنایتی میشوم. حالا نیز بشدت از عملکرد خود پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم.پس از اظهارات این دختر، قضات وارد شور شدند تا رأی دادگاه را تعیین کنند.
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۴/۰۸ ساعت 00:42
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)