این رباعیات زیبا تقدیم به دوستان گل ام، التماس دعا و بای
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم بیکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا
گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را
در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا
طاعت همه فسق و کعبه دیرست ترا
ور دل به خدا و ساکن میکده ای
.می نوش که عاقبت بخیرست ترا
وصل تو کجا و من مهجور کجا
دردانه کجا حوصله مور کجا
هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا
یا رب مکن از لطف پریشان ما را
هر چند که هست جرم و عصیان ما را
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم
محتاج بغیر خود مگردان ما را
گر بر در دیر می نشانی ما را
گر در ره کعبه میدوانی ما را
اینها همگی لازمۀ هستی ماست
.خوش آنکه ز خویش وارهانی ما را
تا چند کشم غصۀ هر ناکس را
وز خست خود خاک شوم هر کس را
کارم به دعا چو برنم یآید راست
دادم سه طلاق این فلک اطلس را
یا رب به محمد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آ لعبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بی منت خلق یا علی الاعلا
ای شیر سرافراز زبردست خدا
ای تیر شهاب ثاقب شست خدا
آزادم کن ز دست این بی دستان
دست من و دامن تو ای دست خدا
منصور حلاج آن نهنگ دریا
کز پنبۀ تن دانۀ جان کرد جدا
روزیکه انا الحق به زبان م یآورد
.منصور کجا بود؟ خدا بود خدا