فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
آیلین ر (aylin )    

باز شوق یوسفم دامن گرفت

درج شده در تاریخ ۸۹/۰۹/۰۳ ساعت 19:35 بازدید کل: 1027 بازدید امروز: 107
 

باز شوق یوسفم دامن گرفت

پیر ِ ما را بوی پیراهن گرفت

ای دریغا  نازک آرای تَنَش

بوی خون می آید از پیراهنش

ای برادرها ! خبر چون می برید :

"این سفر ، آن گرگ یوسف را درید "؟

 

یوسف من ! پس چه شد پیراهنت ؟

بر چه خاکی ریخت خون روشنت ؟

بر زمین سرد ، خون گرم تو

ریخت آن گرگ و نبودش شرم تو

تا نپنداری ز یادت غافلم

گریه می جوشد شب و روز از دلم

داغ ماتمهاست بر جانم بسی

در دلم پیوسته می گرید کسی

 

ای دریغا ! پارۀ دل یافته جان

بی جوانی مانده جاویدان جوان

در بهار عمر ای سرو جوان

ریختی چون برگریز ِ ارغوان

ارغوانم ! ارغوانم ! لاله ام !

در غمت خون می چکد از ناله ام

 

آن شقایق رُسته در دامان ِ دشت

گوش کن تا با تو گوید سرگذشت :

"نغمۀ ناخوانده را دادم به رود

تا بخواند با جوانان این سرود :

چشمه ای در کوه می جوشد منم

کز درون سنگ بیرون می زنم

از نگاه آب ، تابیدم به گُل

وز رخ خود رنگ بخشیدم به گُل

پَر زدم از گل به خوناب ِ شفق

ناله گشتم در گلوی مرغ حق

پُر شدم از خون ِ بلبل ، لب به لب

رقتم از جام شفق در کام شب

آذرخش از سینۀ من روشن است

تندر ِ طوفنده فریاد من است

هر کجا مُشتی گره شد مشت من

زخمی هر تازیانه پشت من

هر کجا فریاد ِ آزادی منم

من در این فریادها دم می زنم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۸۹/۰۹/۰۳ - ۱۹:۳۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)