به نظرمی رسد با آمدن تراکتور مردم آذربایجان و ترک نشین تعصبشان نسبت به ترک بودنشان زیاد شده و این به نفع مردمی که سالهاست از صدا و سیما فقط تحقیر نسب به خود و گذشتگان خود می بیند کمی امیدوار کننده به نظر می رسد. در ورزشگاه ها صدای تورک دیلینه مدرسه المالیدی هر کسه طنین انداز گوشها می شود.اما ببینیم واقعا این کاملا به نفع ماست یا از آنچه که در ایران می گذرد ما را به خوابی می برد که در آن فقط خواب ترکتور را ببینیم و به داشتن چنین تیمی افتخار کنیم تا زمانیکه خودشان این رویای شیرین را از ما نگیرندو ما را بیدار نکنند.بجای اینکه به فکر شهرهای عقب افتاده آذربایجان و کارخانه ها و دود های نداشته مان بیفتیم به فکردود تراکتور بیفتبم که به چشم دشمنان آذربایجان می رود و این اصفهان و تهران باشد که چند روز کاری را به خاطر دود های کارخانجاتشان تعطیل کنند و ما هم به آب و هوای تمیزمان ببالیم.................... شاید هم اینگونه می خواهند وانمود کنند که تا الان تراکتور و یا شهرداری لیاقت آمدن به لیگ برتر را نداشتند و در این دو سال توفیق این را یافته اند که به لیگ برتر بیایند و در برنامه نود هم تند تند به این مطلب اشاره کنند و اما آیا واقعا این گونه است................................؟می خو اهم یک فلش بک به 4 سال پیش بزنم جائیکه ما با 7 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم در صدر جدول لیگ برتر بودیم و با بازیهای سنگ کاغذ قیچی به شیرین فراز باختیم.چرا؟ چون در آن زمان ما در خشم ماجرای سوسک بودیم و شاید آمدن تراکتور در آن زمان به آتش فشانی برای ترکان تبدیل میشد و امروز هم شاید به آبی برای فرو نشاندن آن آتش تبدیل شده است.دیگر خبری از زندانیان سیاسی که به خاطر آذربایجان در سلول های انفرادی به سر می برند نیست و کسی هست از میان شما که سعید متین پور را نشناسد........!!!!!!!!!!!!!!!!!! اما روزی چند دقیقه به یاد او افتد؟این است داستانی که پان فارس ها برای ما نوشته اند و ما آن را شبها می خوانیم و در خواب رویای ترکتور و بز قوردمان را میبینیم .
|