بدون تو آه... حسرت چه جولانی می دهد برای لحظه دیدار جسمم میجوشد در این سوی دیوار مثل یک بیمار گذر میکند این طعنه ی تلخی است، انگار بدون تو قصه نیست حال امشب و هر شب من است
بدون تو لحظه های با تو بودن مثل نام قشنگ تو پرستو وار از خاطر آرامشم کوچ میکند
این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۴/۰۲/۱۷ - ۰۹:۴۹
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.