چه قدر در بحث های معرفتی می گوییم بر اساس آیات و روایات، خداوند رزق را برای همه تضمین کرده است و ما فقط باید برای رشد الهی خود، به فکر درست قدم برداشتن باشیم.
این آیه زیبا را دقت فرمایید:
وَ ما مِن دابَّةٍ فِی الأَرضِ إِلّا عَلَی اللّهِ رِزقُها وَ یَعلَمُ مُستَقَرَّها وَ مُستَودَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ
و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر [اینکه] روزیش بر عهده خداست، و [او] قرارگاه و محل مُردنش را میداند. همه [اینها] در کتابی روشن [ثبت] است.
سوره هود آیه ۶
این هم نگاه اعتقادی ماست و هم راهکار روانشناختی و هم مرتبط با هدف زندگی الهی.
=================================
مارک البیون در کتاب خود تحت عنوان «ساختن زندگی و امرار معاش» ، درباره یک مطالعه آشکارکننده از سوداگرانی می نویسد
که دو مسیر کاملا متفاوت را پس از فراغت از تحصیل دانشگاهی طی کرده اند.
وی چنین می گوید:یک بررسی از فارغ التحصیلان دانشکده بازرگانی،
سابقه ۱۵۰۰ نفر را از سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۸۰ مورد مطالعه قرار داده است. در آغاز، فارغ التحصیلان به دو گروه تقسیم شدند.
گروه الف: کسانی بودند که گفته بودند می خواستند اول پول درآورند تا بعداً هر کار خواستند بکنند.
یعنی اول مشکلات مالی خود را حل و فصل کنند، بعداً به امور دیگر زندگی بپردازند.
گروه ب : شامل کسانی بود که ابتدا به دنبال علاقه واقعی خود بودند و اطمینان داشتند که پول عاقبت خود به دنبال آن می آید.
چه درصدی در هر گروه وجود داشت؟ از ۱۵۰۰ فارغ التحصیل در مطالعه مورد نظر،
کسانی که در گروه الف « اول پول» بودند ۸۳ درصدکل یا ۱۲۴۵ نفر را تشکیل می دادند.
گروه ب « اول علاقه واقعی» یعنی خطرپذیرها جمعاً ۱۷ درصد یا ۲۵۵ نفر بودند.
پس از بیست سال ۱۰۱ نفر میلیونر در کل این دو گروه به وجود امده بود که یک نفر از گروه «الف» و ۱۰۰ نفر از گروه «ب» بودند …