کسی چه میداند؟! شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود…. هوا خوب شود… عشق خوب شود… و تو….. خوب من شوی!!!!!!!!!
عزیز ِ دلم
هنوز وقت آسمان ِ دلم ابریست
لمس ِسبک ِ دستان ِ مهربانت را رو ِ مو هایم حس مکنم..
تو هنوز با تمام ِ نبودنت
تنها پناهگاه ِ من از این آدمهای
میدانم مرانمیخواهی… کمی مداراکن! دلم که نمیداند
دلم می خواهد گاه به دستانت که می نگری، جای خالی دستانم را به یاد آوری!
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…
هی…
معشوقه ی من…
سلامتی….؟
وقتی حس میکنم…
جایی در این کره ی خاکی.
تو نفس میکشی و من..
از همان نفس هایت… نفس میکشم آرام می شوم!
تو باش!!
هوایت!
بویت!
برای زنده ماندنم کافی ست…!!!
دلتنگم و این درد کمی نیست،
که پشت هیچ خط تلفنی
صدای تو نیست
دلتنگم و این درد کمی نیست
که رو برمیگردانم و
جای تو خالی است….
یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه…
بدی هاش یادت میره….
نامردیش یادت میره…
بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره…
وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره…
فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه…!!!
همین..