فراموش کردم
رتبه کلی: 240


درباره من
خدایا...
دهانم را بو کن!
...ببین...
بوی سیب نمیدهد!
من دیگر حوایی ندارم که برایم سیب بچیند!
میدانی آدم بدون ِحوایش چقدر تنها میشود؟
میدانی محکوم بودن چقدر سخت است؟
وقتی که گناهی نکرده باشی و حتی سیبی را نبوییده باشی...؟
میدانی حوای بعضی از آدم هایت میگذارند و میروند؟
میدانی که میروند و جلوی چشم آدم، حوای دیگری میشوند؟
نمیدانی......
تو که هیچ وقت حوا نداشته ای!
ولی اگر میدانی و باور کرده ای خستگی ام را
این آدم را ببر پیش خودت...!
خسته ام از زندگی....
...دهانم را بو کن...
...ببین...
بوی سیب نمیدهد...
خسته ام خدایا....
حتی از............
غروب دریا (bagher )    

باز خواب تو را دیدم ؛

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۱۹ ساعت 00:19 بازدید کل: 1498 بازدید امروز: 196
 

باز خواب تو را دیدم ؛

با همان خنده ی مهربان و زیباتر از گل سرخ تو

باز هم همان حس آرامش کنار تو بودن من را فرا گرفته است….

می بینی چه قدر راحت به رویای تو قناعت کرده ام !

باز خواب تو را دیدم 

یکـــــــ گُل را تصـــــور کن !

 

باز خواب تو را دیدم

گُلــی کـه با تمـــام ِ وجــــود می خواهــی اش

باز خواب تو را دیدم 

دلت ضـعـف می رود بـرای شَهـدَش کـه کـامَت را شیـریـن کنـد
عطـــرش کـه مستـت کنـد

 باز خواب تو را دیدم

و زیبــــایی اش که صفــابخـش حیـــاتـت باشـد
بنـد بنـدِ وجـــــودت می خـواهـد بچینـی اش

 

باز خواب تو را دیدم 

ولـی
از تـرس اینـکه مبــادا پـژمـرده اش کنی !
با حســـــرت از دور فـقـط تمــــاشـــایش می کنی

باز خواب تو را دیدم 

چـون اگـر حتـی یکــــــ گلبــــرگ از گلبــــرگهایش کـــم شود !
هـرگـز خــودت را نخـواهـی بخشـیـد …. !

 باز خواب تو را دیدم

از ســـوی ِ دیگــــر
فکـر دست های غـریبـــــه کـه هـر آن ممکن است گل ترا بچینند دیـوانـه ات می کند !

جـز خـودت و خُـــدا کسـی نمی داند که جـــانت به جـــان ِ آن گُل بستــه است
و تـو داری با ایـن تــرس روزهـا را به سختـی شَب می کنی

باز خواب تو را دیدم 

و آرزو داری ای کـــاش می شد تابلـــویی بود کنـار گُلت که رویش نوشتـه بود :

این گُل صــآحب دارد . . . !

باز خواب تو را دیدم 

رسم زندگی این است
   
یک روز کسی را دوست داری
   
و روز بعد تنهائی
   
به همین سادگی او رفته است
    
و همه چیز تمام شده است
   
مثل یک میهمانی که به آخر می رسد
   
و تو به حال خود رها می شوی
   
چرا غمگینی؟
   
این رسم زندگیست و نمی توانی آن را تغییر دهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مطلب توسط محمد.حسینی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۴/۱۹ - ۰۰:۵۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
7
1 2 3 4 5 6 7


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)