فراموش کردم
رتبه کلی: 240


درباره من
خدایا...
دهانم را بو کن!
...ببین...
بوی سیب نمیدهد!
من دیگر حوایی ندارم که برایم سیب بچیند!
میدانی آدم بدون ِحوایش چقدر تنها میشود؟
میدانی محکوم بودن چقدر سخت است؟
وقتی که گناهی نکرده باشی و حتی سیبی را نبوییده باشی...؟
میدانی حوای بعضی از آدم هایت میگذارند و میروند؟
میدانی که میروند و جلوی چشم آدم، حوای دیگری میشوند؟
نمیدانی......
تو که هیچ وقت حوا نداشته ای!
ولی اگر میدانی و باور کرده ای خستگی ام را
این آدم را ببر پیش خودت...!
خسته ام از زندگی....
...دهانم را بو کن...
...ببین...
بوی سیب نمیدهد...
خسته ام خدایا....
حتی از............
غروب دریا (bagher )    

تنهایی

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۷/۱۷ ساعت 21:02 بازدید کل: 200 بازدید امروز: 197
 
با خودم تنها شدم بی هم نفس
خاطره هام از وجودم دور شد
قلب من تبعید شد از آرزو
چشم امیدم به دنیا کور شد

با خودم حرفی ندارم بغض نیست
انتظار قطره های اشکمه
میشکنه روزی غم دنیا ولی
انتظارم مثل دنیا محکمه

روزگارم آسمون رو زخم کرد
سیل بارون لحظه هامو می بره
با خودم حرفی ندارم بغض نیست
حس من از بغض خیلی بد تره

اشک چشمامو بغل میگیره تا
حس تنهایی دلم رو نشکنه
با خودم تنهای تنها موندمو
بغض دنیا توی چشمای منه

تنهایی

این مطلب توسط مهرداد نجفلوی ترکمانی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات