فراموش کردم
رتبه کلی: 240


درباره من
خدایا...
دهانم را بو کن!
...ببین...
بوی سیب نمیدهد!
من دیگر حوایی ندارم که برایم سیب بچیند!
میدانی آدم بدون ِحوایش چقدر تنها میشود؟
میدانی محکوم بودن چقدر سخت است؟
وقتی که گناهی نکرده باشی و حتی سیبی را نبوییده باشی...؟
میدانی حوای بعضی از آدم هایت میگذارند و میروند؟
میدانی که میروند و جلوی چشم آدم، حوای دیگری میشوند؟
نمیدانی......
تو که هیچ وقت حوا نداشته ای!
ولی اگر میدانی و باور کرده ای خستگی ام را
این آدم را ببر پیش خودت...!
خسته ام از زندگی....
...دهانم را بو کن...
...ببین...
بوی سیب نمیدهد...
خسته ام خدایا....
حتی از............
غروب دریا (bagher )    
   
عنوان: دردناک ترین اشگها
دردناک ترین اشگها
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 219 بازدید امروز: 139
توضیحات:
با نگاه پر ستاره ت ،شب از چشام گرفتی
روی اشکام خط کشیدی ،بغضو از صدام گرفتی
وقتی فهمیدی که باتو،لحظه هام پر از امیده
پشت پا زدی و گفتی:فصل تنهایی رسیده
رفتی و منو سپردی،به شبای بی ستاره
بگو با کدوم ترانه ،می رسم به تو دوباره؟
وقتی تو رسیدی با نقاب یه فرشته
گفتم: شاید این بازیه دست سر نوشته
گفتی که دیگه قصه ی تنهایی تمومه
اما جای خالیه تو اینجا رو به رومه
رفتی و منو سپردی به شبای بی ستاره
بگو با کدوم ترانه ،می رسم به تو دوباره؟
 
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۲۸ ساعت 16:29
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (2)