|
علیرضا بهاروند
(baharvand )
آلبوم:
تصاویر مربوط به مطالب
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
95 بازدید امروز: 93
توضیحات:
آدمها خشکند ... حقایق تلخند ..... رویاها شوکران !
جوی های روان تنگ اند و درختان قطور ضعیف ! خورشید گرم است و سوزان .. ماه بی خیال و فروزان ! می دانم . من می دانم . تو هم می دانی ... همه می دانند ... روزگار عجیبی است ! انسانها در میان خرابه هایی که زیبایشان می نامند می زیند و به آن عشق می ورزند . و اینچنین بر حقارت خود دامن می زنند ... و من به دور از هیاهوی آدمک های دل خوش ... همچنان در خود فرو می روم . هر چه بیشتر در میانشان می زیم دورتر می شوم و غربیه تر ! آری ... معصومیت کودکیهایم گم شده است ، اما من هنوز هم همان کودک عاشقم و ساده دل ! و همچنان در انتظار ، در انتظار ظهور باغی از جنس اقاقی ، که مرا از خود و خویشتن ها برهاند و به سر منشا خود بازگرداند . و رسیدن به خدایی که در این نزدیکیست ... من اینجا تنها ماندم ، خدایا مرا به بغضی که از تو می شکند بسپار ، مرا به باد های تندِ رهاکننده ی گویا ... مرا تا همیشه به باران شوینده بسپار . پروردگارا ، انتظار سخت ترین مجازاتی است که برایم در نظر گرفته ای ! مرا ...... ببـــــــر .
درج شده در تاریخ ۹۶/۰۸/۲۵ ساعت 00:41
برچسب ها:
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |