فراموش کردم
رتبه کلی: 3977


درباره من
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
***
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
******************************************************
بــاشـد هر چـه تو بگویـی ...!
کمـی زمان می خـواهـم ...

هــر وقت تـوانسـتم نــفس کـشیـدن را فــراموش کنـم ...
تــو را هم از یــاد خـواهم بــرد !!!...
(gool tanha) (bahram7 )    

عاشقی

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۶/۱۰ ساعت 11:37 بازدید کل: 146 بازدید امروز: 146
 

سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۶/۱۰ - ۱۱:۳۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)