درباره من بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند
اما از چشـــــم هایشان معلوم است ؛ که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ، گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته. . . به دنبال چه پایانی خلاف جاده ایستادی؟ چرا تا عادتت کردم به فکر رفتن افتادی ؟ چرا باید به تنهایی دوباره بی تو برگردم؟ کجای جاده بدبودم کجای قصه بد کردم؟ |
|
![]() ![]() |