روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود در مورد میانجیگری مولوی عبدالحمید برای آزادسازی ۴ سرباز گروگان از دست گروهک تروریستی جیش العدل چنین نوشت: ۴ مرزبان ایرانی که در تاریخ ۱۷ بهمن گذشته عناصر گروهک تروریستی موسوم به “جیش العدل” آنها را ربوده بودند، سرانجام این هفته با اعمال نفوذ مولوی عبدالحمید امام جمعه…
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود در مورد میانجیگری مولوی عبدالحمید برای آزادسازی ۴ سرباز گروگان از دست گروهک تروریستی جیش العدل چنین نوشت: ۴ مرزبان ایرانی که در تاریخ ۱۷ بهمن گذشته عناصر گروهک تروریستی موسوم به “جیش العدل” آنها را ربوده بودند، سرانجام این هفته با اعمال نفوذ مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان آزاد و دیروز وارد خاک کشور شدند. نقش انکارناپذیر مولوی عبدالحمید در آزادی این ۴ مرزبان، نکاتی را به همراه دارد که توجه به آنها حائز اهمیت است.
اولین نکته اینست که مولوی عبدالحمید چرا در همان روزهای اول بعد از ربوده شدن مرزبانان برای نجات آنها اقدام نکرد؟ کسی که قدرت اعمال نفوذ در گروهک تروریستی جیش العدل را دارد و در عمل نشان میدهد که مایل به حل مشکل است میتواند این اقدام را سریعتر و در روزهای اول انجام دهد و اجازه بروز عوارض منفی و ضایعات مترتب بر این اقدام تروریستی را ندهد.
دوم اینکه گروهک تروریستی جیش العدل در اطلاعیهای که به مناسبت آزادسازی مرزبانان ربوده شده منتشر شد اعلام کرده است: “علمای اهل سنت که دارای جایگاه بزرگی در جامعه اهل سنت ایران هستند، از ابتدای ماجرا، میانجیگری کرده و سعی کردند این ماجرا به خیر و خوبی حل شود که نهایتاً شورای مرکزی و رهبری سازمان جیش العدل رأی به آزادی نظامیان داده و آنها را تحویل هیأت اعزامی دادند. این تصمیم خالصانه در پاسخ به مطالبه علمای اهل سنت و در راستای نشان دادن حسن نیت و انسان دوستی اتخاذ شد تا ایران هم در راستای آزادی زندانیان اهل سنت گام بردارد و در غیر اینصورت بر مشکلات و مسائل منطقه افزوده خواهد شد و این آخرین اقدام در نوعش نخواهد بود.”
قسمت اول این اطلاعیه نشان میدهد تماس علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان با ربایندگان مرزبانان از همان روزهای اول برقرار بوده، به همین دلیل انتظار این بود که اجازه نمیدادند یکی از این مرزبانان به شهادت برسد. قسمت دوم اطلاعیه نیز نشان میدهد تروریستهای رباینده مرزبانان، خود را طلبکار میدانند و در مقابل آزادسازی مرزبانان انتظار دارند علمای اهل سنت برای آزادی زندانیان وابسته به این گروهک، که آنها را به غلط و با سوءاستفاده از فرصت “زندانیان اهل سنت” مینامند، کمک نمایند.
این، یک توقع بیجا و نوعی باجخواهی است. زیرا گروهک تروریستی موسوم به جیش العدل، با مطرح کردن این توقع، از یکطرف آزادسازی سربازان بیگناهی که درحال انجام وظیفه مرزداری ربوده شدهاند را یک امتیازدهی تلقی میکند و حتی از به شهادت رساندن یکی از مرزبانان بیگناه که یک جنایت آشکاراست سخنی به میان نمیآورد و از طرف دیگر، زندانیان مجرم وابسته به خود، که به جرم اقدامات تروریستی در زندان به سر میبرند، را با مرزبانانی که مشغول خدمت به وطن بودند و در یک عملیات تروریستی ربوده شدهاند، یکسان میپندارد! قطعاً این بخش از اطلاعیه گروهک تروریستی موسوم به جیش العدل، دارای محتوای تروریستی، خلاف قانون و ترویج خوی جنایتکارانه است و علمای اهل سنت با توجه به تعالیم نورانی اسلام باید آن را محکوم کنند و با انتشار اطلاعیه و ایراد سخنرانی اقدام به پاسخگوئی نمایند و بر این نکته نیز تکیه کنند که نظام جمهوری اسلامی با اهل سنت مشکلی ندارد و زندانیان مورد اشاره گروهک جیش العدل اشرار وابسته به این گروهک هستند.
سومین و مهمترین نکته اینست که انتظار اکید از علمای اهل سنت و شخص امام جمعه اهل سنت زاهدان اینست که تمام توان خود را در جهت اصلاح آن دسته از جوانان استان خود که مرتکب اقدامات شرورانه میشوند بکار بگیرند و این لکه ننگ را از پیشانی مجموعه سیستان و بلوچستان پاک نمایند. وجود افراد شروری همچون عبدالمالک ریگی معدوم و بقایای گروهک تروریستی وابسته به او که مزدورانی برای تأمین اهداف بیگانگان هستند و برای ایجاد ناامنی در کشور اسلامی ایران به نقشه راه ترسیم شده توسط دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی استکباری و بعضی دولتهای منطقه عمل میکنند، برای استان بزرگ سیستان و بلوچستان، که مردمی با ایمان، مقاوم و سخت کوش دارد، قابل قبول نیست. اگر این گروهک تروریستی اعتراف نمیکرد که برای علمای اهل سنت احترام قائل است و اگر امام جمعه اهل سنت زاهدان اعلام نمیکرد که در جریان جزئیات آزادی مرزبانان قرار دارد و برای ورود همراه با امنیت آنان به کشور به مسئولین مربوطه کمک کرده، شاید انتظاری از علمای اهل سنت سیستان و بلوچستان و شخص مولوی عبدالحمید برای مهار تروریستها و جلوگیری از شرارتهای آنها وجود نداشت، ولی با توجه به واقعیتهای یاد شده این انتظار وجود دارد که علمای اهل سنت و شخص امام جمعه زاهدان با نفوذی که در اشرار دارند برای ریشه کن کردن شرارتها و پاک کردن لکه ننگ تروریسم از دامن استان بزرگ و مؤمن پرور سیستان و بلوچستان تلاش نمایند. آنها قطعاً میدانند که نظام جمهوری اسلامی هرگز در برابر باجخواهی اربابان بزرگ اشرار یعنی سران استکبار جهانی تسلیم نشده و نخواهد شد چه رسد به دست نشاندگان حقیر آنها که اصولاً به حساب نمیآیند.
بنابر این، ادامه شرارتها در استان سیستان و بلوچستان ضمن اینکه راه به جائی نخواهد برد، فقط لکه ننگی بر پیشانی و دامن این استان خواهد بود، استانی که نباید اجازه داده شود جایگاه والایش به چنین لکههائی آلوده گردد.
از شخص مولوی عبدالحمید این انتظار وجود دارد که با تلاش مستمر خود، استان سیستان و بلوچستان را از وجود اشرار و تروریستها پاک کند تا این تهمت ناروا متوجه وی نباشد که در موارد بحرانی با استفاده از نفوذ خود بر اشرار، تلاش میکند توجه دولتمردان جمهوری اسلامی را برای گرفتن امتیازاتی به نفع خود جلب نماید. امام جمعه زاهدان، هنگامی حسن نیت کامل خود را میتواند به اثبات برساند که تمام توان خود را در جهت ریشهکن ساختن اشرار از استان سرفراز سیستان و بلوچستان بکار گیرد و کاری کند که این استان از لوث وجود آنان پاک شود.