فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 17028


درباره من
*محمد غفاری* (baran-1 )    

داستان آدمخواران

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۹/۱۴ ساعت 17:18 بازدید کل: 119 بازدید امروز: 119
 
پنج آدم خوار
پنج آدمخوار به عنوان برنامه نویس در یک شرکت خدمات کامپیوتری استخدام شدند. 

هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس شرکت گفت: شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق 
خوبی می گیرید و می توانید به غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید 
بخورید. بنابراین فکر خوردن کارکنان دیگر را از سر خود بیرون کنید. 

آدمخوارها قول دادند که با کارکنان شرکت کاری نداشته باشند. چهار هفته بعد رئیس 
شرکت به آنها سر زد و گفت: می دانم که شما خیلی سخت کار می کنید. من از همه شما 
راضی هستم. امّا یکی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. کسی از شما می داند که چه 
اتفاقی برای او افتاده است؟ 
آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند. 
بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید: کدوم یک از شما نادونا 
اون نظافت چی رو خورده؟ 
یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها گفت: ای احمق! طی 
این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها را خوردیم و هیچ کس چیزی 
نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد! 
از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می کنند نخورید!
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۹/۱۴ - ۱۷:۱۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)