از تگزاس تا گلزار مومنین، از خلبانی تا عریضه نویسی، از ثروت تا فقر، از نامداری تا بی نامی، از آشنایی تا بیگانگی، چه کسی چه میداند!. همه چیز آرام است.
همه ی اینها در مورد خلبان جنگنده ی ایرانی است که رشادتهایش را دیگران در زمان 8 سال دفاع مقدس، تعریف کرده اند. زمانیکه این خلبان برجسته و سرشار از هوش و علم و سواد، در مزار شهداء میانه در سال 1365 با سخنرانی خود، همه را مبهوت خود کرده بود، من هم در آنجا بودم و شاهد سخرانی این تیزپرواز میانه ای بودم که برای ملت قول داد که هواپیماهای دشمن بعثی را سرنگون کند و انتقام شهدای زینبیه و ثارالله را از صدام و صدامیان بگیرد.
یادش بخیر همه ی جوانان آن دوران، آرزوی قرار گرفتن در جایگاه او را داشتد. در تگزاس دانش آموخته شد، در جنگ عراق علیه ایران رشادتها آفرید، بنا به دلایل کاملا غیرمرتبط که داستانش را فقط من میدانم، از کار برکنار شد ولی حکم اخراجی به او ندادند تا تکلیفش مشخص شود! شغل عریضه نویسی را برای خود انتخاب نمود و از تمام مزایای شهروندی، محروم بود.
افراد قدیمی می گفتند وقتی خبر آمدن اکبر برای مرخصی در کوچه و خیابانهای شهر می پیچید، همه برای دیدن او صف می بستند. خیلی آدم دست و دلبازی بود و کسانی که اکنون صاحب میلیونها تومان سرمایه هستند، اکبر اونموقع سرمایه دار بود! و با دلارهایی که برای خلبانان برجسته در اختیارشان می گذاشتند، روزگارش خوش بود ولی با این حال به همه کمک می کرد.
عجب روزگاری است که آدمی بمیرد ولی کمتر کسی از مُردنش با خبر باشد حتی دوستانش حتی بزرگان شهر! به هر حال فعلا خواستم خبر بدم دوست و همشهری عزیزمان سرگرد خلبان اکبر اللهویرنلو را به اطلاع دوستان می رسانم که چند روز قبل در بیمارستان میانه در تنهایی های خود، دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. روحش شاد
بعدا داستان دیگری را برایتان از خلبان اکبر اللهویرنلو بازگو خواهم کرد
اگر امکان لایکش باشد، ممنون میشم لایک کنید
این مطلب توسط رضا امامی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۶/۱۸ - ۱۳:۴۸
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.