با سلام
دیشب توی فضای مجازی بودم که پوستر جالبی از شهرداری میانه و بخشداری کندوان، توجه مرا به خود جلب کرد. بله تور یک روزه به بخش کندوان شهرستان میانه
بلافاصله با دوستان در یکی از گروه ها، تماس گرفتم و پوستر را اونجا نصب کردم. تعدادی از عزیزان و دوستان اعلام آمادگی کردند که در این تور یک روزه شرکت کنیم. قرار بر این شد که فردا ساعت 9:30 در محوطه شهرداری شهرستان میانه، حضور بهمرسانیم.
خلاصه فردای اون روز مورخ 2 فروردین ماه سال 96 ساعت 9:30 در شهرداری میانه حاضر شدیم. 21 نفر بودیم البته بنده به اتفاق 8 نفر از دوستان. تعدادی از هموطنان میانه ای ما هم از تبریز حضور داشتند که باعث خرسندی ما بود.
هوا سرد بود و خلاصه با خیر مقدم جناب آقای حسن گلمحمدی، سوار مینی بوس و ساعت 10:15 صبح راهی بخش کندوان شهرستان میانه شدیم. یکی از عزیزان ریش سفید که جزو مهمانان بودند، به سلامتی آقای راننده، به سلامتی مسئولین خوب شهرمان، صلوات می فرستادند، مهمانان هم جواب صلوات را پشت سر هم ارسال می کردند.
یه توضیحی بدم در مورد این آقای هنرمند و زحمتکش شهرمون. بله جناب آقای محمدتقی نجفی مسئول روابط عمومی شهرداری میانه. واقعا سنگ تمام گذاشتند. چقدر من به شخصه این مرد شریف رو دوست دارم. اصولا هنرمندان، همه شون دوست داشتنی هستند ولی جناب نجفی، یه جورایی بیشتر دوست داشتنی تره.
نیم ساعتی در راه بودیم که به شهر تاریخی ترک(TARK) رسیدیم. مستقیم رفتیم بخشداری شهر ترک. جناب محمود زرین بخشدار محترم ترک که گویا ساعت ها قبل منتظر ورود مهمانان بودند، به استقبال ما آمدند و خیرمقدم صمیمی از مهمانان بعمل آوردند و همراه ما راهی شدند برای بازدید مسجد سنگی ترک. این محمدتقی ما که قبلا توضیح دادم، واقعا یک هنرمند به تمام عیاره و مدام از لحظه لحظه ورود مهمانان به مکان های مختلف، عکس می گرفت و گزارش خودش را ثبت می کرد.
با استقبال چند تن از هموطنان شهر ترک مواجه شدیم و با سلام و صلوات وارد مسجد شدیم. جا داره از برادران زحمتکش نیروی انتظامی ترک هم تشکر کنم که واقعا در این سفر، همراهی مان نمودند که خدای ناکرده مشکل امنیتی احتمالی برای مهمانان پیش نیاید.
جناب بخشدار عزیز و دوست داشتنی ما، بله جناب محمود زرین رو می گم، در مسجد سنگی ترک، به ایراد سخنرانی مختصر پرداختند و در ادامه صحبت های ایشان، یکی از هموطنان عزیزمان، که متخصص باستان شناسی بودند، به تشریح کامل این مسجد پرداختند. آن چه برای من خیلی عجیب بود، طاق بخش صوفیلار بود که از یک سو به سوی دیگر، انعکاس حتی کوچکترین کلمه را هم ثبت می کرد! و مورد دیگر، آرمگاه شخصی بود که به احتمال بانی و سازنده مسجد بود که خیلی غریبانه به نظرم می رسید. از این مکان هم تصاویری را به ثبت رساندم.
امیدوارم شما هم از این مکان دیدن کنید که بسیار جالبه در نوع خود. من که تاکنون داخل مسجد را از نزدیک ندیده بودم که این هم به همت شهرداری میانه و بخشداری شهر ترک، میسر شد.
سپس سوار مینی بوس شدیم که با پذیرایی در داخل ماشین مواجه شدیم، جناب نجفی و همکارشون از مهمانان پذیرایی کردند، و سپس به سمت امامزاده محمد واقع در روستای کندوان عازم شدیم. روستای کندوان، بعد از روستای هندلان واقع شده است و بارگاه ملکوتی امامزاده محمد یکی از پسران امام جعفر صادق در این روستا قرار دارد که پدر بزرگوار امامزاده اسماعیل شهر میانه می باشد.
چقدر این امامزاده غریب است، ولی با اینحال خیلی دلنشین بود هم برای من و هم برای دوستان. جناب محمدتقی نجفی را دیدم که از ته دل داشت این امامزاده را زیارت می کرد، شاید حاجتی داشت که امیدوارم برآورده بشه ان شاءالله. به هر حال میگن شکار لحظه ها! و منم وقت را غنیمت شمردم و از این بزرگوار یه عکسی را در دفتر خاطراتم ثبت کردم.
از جناب حاج آقای شهیدی بگم خدمتتون که متولد همین روستا هستند، واقعا ایشان بسیار شخصیت بزرگواری هستند. هر چه از ایشان بگم، کم گفتم. همیشه هر خدمتی از دستشان بربیاد دریغ نمی کنند(به واسطه آشنایی قبلی که با این بزرگوار دارم). یه آش محلی تدارک دیده بودند که می گفتند آش خامه ای. چقدر خوشمزه بود، امیدوارم شما هم از این آش نوش جان کنید اونم در صحن امامزاده محمد که یه حال خاص عجیبی داره.
حاج آقای شهیدی توضیحاتی را در مورد امامزاده محمد روستای کندوان شهرستان میانه، به مهمانان ارائه دادند. بخشهایی از این روستا را هم در اطراف امامزاده، به مهمانان نشان دادند که متاسفانه بنده آنقدر سرگرم عکاسی بودم که از این بازدید بعدی، جا ماندم ولی با این حال خوشحال بودم که در کنار دوستانم هستم.
دوباره برخوردم به جناب نجفی عزیز، اصرار از من بود و امتناع از ایشان! گفتم برادر اینجا هم بایستی ازتون عکس بگیرم که خلاصه رضایت دادند!
دوستان هم هر کدومشون برای خودشون عکس می گرفتند که دوست عزیز و ورزشکارم جناب حسن الله دادی را دیدم، و فوری دست به کار شدم و یه عکسی هم از ایشون به ثبت رساندم.
خلاصه بعد از یک ساعت بازدید از امامزاده محمد، راهی روستای طرناب شدیم. البته وارد خود روستا نشدیم ولی نزدیک همین روستا، رفتیم به پرورش ماهی قزل آلای جناب آقای علی اصغری. از آقای اصغری بگم براتون، یه مرد توانمند که با هزار زحمت این استخر پرورش ماهی را در این منطقه احداث کرده. من خودم ماهی زیاد خوردم ولی این ماهی ها واقعا در نوع خودش از نظر طعم بی نظیره.
این هم جناب آقای علی اصغری، که از مسئولین خواهشمندم ایشون را در این راه کسب و کار، حمایت کنند.
از همسر جناب اصغری بگم خدمت دوستان. یه کدبانوی بسیار محترمه. از اول ورود مهمانان، شروع کردند به تمیز کردن ماهی و پختن آن. شاید میانه ای ها ساج بالغی زیاد خورده باشند ولی پخت ماهی ایشون بی نظیر بود. واقعا این ساج بالغی مختص میانه ای هاست و حتی در اقصی نقاط ایران هم اگر با ساج بالغی روبرو شده باشید، یقین داشته باشید که کسی که آن را می پزد، حتما میانه ای است و یا خون میانه ای در رگ های او در جریان است. این ساج بالغی را باید در کتاب گینس به ثبت برسانند.
از جناب محمود زرین، بخشدار محترم کندوان بگم که ایشون از اول ورود مهمانان، همراهمان بودند. کسانی که جناب زرین را نمی شناسند(البته بعید می دانم نشناسند) و یا با ایشان برخورد نکرده اند، توصیه می کنم فرصتی است که در این تور شرکت کنند(از 2 تا 12 فروردین). بنده که ایشون را از سال های قبل می شناسم. بسیار خوش مشرب، صمیمی و یک انسان شریف هستند و خلاقیت خاصی دارند.
مشغول خوردن ماهی بودیم که جناب زرین از خاطرات چند ماهه خودشان در منطقه کندوان تعریف کردند. چند نفر از مهمانان بالاخص خانم ها، می گفتند که طعم این تور یک طرف، و تعاریف جناب زرین از کندوان، واقعا جالب بود.
خلاصه یک روز به یاد ماندنی بود با پذیرایی کاملا رایگان. ساعت های آخر بود که تعدادی از مهمانان، برای خانواده هاشون ماهی خریدند البته کیلویی 15 هزار تومان بود که جناب اصغری تخفیفات ویژه ای دادند. بنده هم 12 کیلو ماهی خریدم به قیمت 145 هزار تومان که بسیار مقرون به صرفه بود. هم از نظر قیمت و هم از نظر کیفیت.
اینم دختر کوچولو و ناز جناب اصغری که حیفم اومد در دفتر خاطراتم به ثبت نرسونم.
ساعت 4 بعد از ظهر هم با بدرقه جناب بخشدار عزیز، راهی میانه شدیم و یک روز خاطره انگیز را با برنامه ریزی دقیق جناب آقای مهندس جلیل خورده فروش و با حمایت های شایان جناب محمود زرین بخشدار محترم کندوان، و در راس آنها، حمایت های جناب آقای مهندس شکری فرماندار محترم شهرستان ویژه میانه، در دفتر خاطراتمان به ثبت رساندیم.
به شما دوستا عزیز هم پیشنهاد می کنم این فرصت بازدید را از بخش های کندوان، از دست ندهید.
از راننده عزیزمان هم بسیار تشکر می کنم که با رانندگی بسیار خوبشان، خاطره خوشی را برای ما رقم زدند. همچنین از جناب مطهری عزیز هم ممنونم به خاطر تمام زحماتشان. همچنین مجددا از برادران نیروی انتظامی کندوان هم تشکر می کنم که واقعا زحمت کشیدند. پایان