فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 869


درباره من

کودکي حضرت شمس تبریزی:

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۷/۲۵ ساعت 17:00 بازدید کل: 428 بازدید امروز: 190
 

کودکي شمس

شمس کودکی پيشرو و استثنايی بوده است. از همسالان خود کناره می‌گرفته است. تفريحات آنها دلش را خوش نمی‌داشته است. بازی نمی‌کرده. آن هم نه از روی ترس و جبر. بلکه از روی طبع و طيب خاطر. پيوسته به وعظ و درس روی می‌آورده است. خواندن کتاب را به شدت دوست می‌داشته است. از همان کودکی درباره‌ی شرح حال مشايخ بزرگ صوفيه مطالعه می‌کرده است.

گوشه‌گيری و زندگانی پررياضت شمس، در کودکی موجب شگفتی خانواده او می‌شود. تا جايی که پدر با حيرت در کار او به وی می‌گويد:
- آخر تو چه روش داری؟
- تربيت که رياضت نيست. و تو نيز ديوانه نيستی؟

شمس از همان کودکی درمی‌يابد که هيچکس او را درک نمی‌کند. همه از سبب دلتنگی‌اش بی‌خبرند. می‌پندارند که دلتنگی او نيز، از نوع افسردگی‌های ديگر کودکان است:

« مرا گرفتند به خردکی: - چرا دلتنگی؟ مگر جامه‌ات می‌بايد يا سيم (نقره) ؟
- گفتمی: ای کاشکی اين جامه نيز که دارم، بستندی!»

در ميان بی‌تفاهمی‌ها، تنها يکی از «عقلای مجانين»، يکی از ديوانگان فروزانه که از چيزهای نديده آگهی می‌داده است. مردی که يکبار برای آزمايش در خانه‌ای در بسته گذاشتندش و بعد بيرونش يافتند. او به شمس احترام می‌گذارد. و وقتی می‌بيند پدر شمس بی‌اعتنا به فرزند خود، پشت به او، با ديگران گفتگو می‌دارد، مشتهای خود را گره کرده و تهديد گرانه با خشم به پدر شمس می‌نگرد. و به او می‌گويد:
«اگر به خاطر فرزندت نبود، برای اين گستاخی تو را تنبيه می‌کردم.»
و آنگاه رو به شمس کرده و به شيوه وداع درويشان، تعظيم کرده و می‌گويد: «روزگارت خوش باد!»

اين تجربيات و خاطرات، در ذهن شمس نقش می‌بندد و از همان کودکی وی را خود برتربين و خودآگاه می‌سازد. تا جايی که در برابر شگفتی پدر از دگرگونی‌های خويش، به او می‌گويد:

تو مانند مرغ خانگی هستی که زير وی، در ميان چندين تخم مرغ، يکی دو تخم مرغابی نيز نهاده باشند. جوجگان چون به درآيند، همه به سوی آب می‌روند. ليکن مرغابی، بر روی آب می‌رود. و مرغ ماکيان و جوجگان ديگر همه بر کنار آب فرو در می‌مانند.
اکنون ای پدر! من آن جوجه مرغابی‌ام که مرکبش دريای معرفت است.
ظن و حال من اين است:
اگر تو از منی؟ يا من از تو؟ درآ در اين آب دريا!
و اگر نه برو بر مرغان خانگی...
پدر شمس تنها با حيرت و تاثر، در پاسخ فرزند می‌گويد:
«با دوست چنين کنی، به دشمن چه کنی؟»

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۸/۱۶ - ۱۸:۳۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)