فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 565


درباره من
بهرنگ نجفلو (behrang115 )    

همه ما مسولیم

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۱/۰۱ ساعت 14:24 بازدید کل: 333 بازدید امروز: 332
 

 

نوروز می آید

تا درد فقر و نداری بیش از هر زمان دیگر 

دل کوچک کودکان فقیر را بفشارد

کودکانی که زمستانی سرد را با کفش های پاره و لباس های کهنه

در کلبه های محقرانه و سرد و دود گرفته سپری کرده اند

کودکانی که با بوی برنج و گوشت مدت هاست بیگانه اند

کودکانی که طعم میوه را فراموش کرده اند

نوروز می آید تا درد فقر و نداری بغض در گلوی کودکان فقیر گره زند

و قطره اشکی از گوشه چشمی بچکاند..

نه نوروز مال فقرا نیست

لباس های فاخر و نو ، میوه و آجیل های رنگارنگ،

اسکناس های تا نخورده ،برای برای ثروتمندان  است

و سهم  تو ای کودک فقیر

 حسرت است

 تو به  یک جفت کفش کتانی ، تو به یک تخم مرغ رنگی دلت را  شاد کن 

نوروز برای تو همین است 

 

شاید دل ثروتمندی رحم آمده اتفاقی از کوچه فقر بگذرد

 و لباس کهنه دردانه اش را برایت هدیه کند.. این عید توست...........

عیدت مبارک باد ......................

 115

مگر جز این است که دینمان اسلام است و مذهبمان شعیه 

مکر جز این است که مولایمان علی (ع)  شبانه نان خرما برای یتیمان میبرد   مگر جز این است که حسین (ع) با یارانش شهید شداند تا زیر بار ظلم سر خم نکنند پس چرا زیر بار هوس پول وجدان را  خم کرداید میبینید انگار که کورید و نمیبینید مگه نه اینکه حضرت عباس سرلشکی 72 سرباز را به دنیایی از سیم برق نفروخت در حالی که میفروشید دنیاواخرتتان را به دیناری میبینید که چگونه زنان ودختران برای تهیه یک وعده غذا یا نسخه دارو چگونه اواره خیابانهای شهر شدهاند ان وقت از غیرت حضرت عباس میگویید

مادران و پدرانی  که   بعد از چندین سال فرزند بزرگ کردن در خانه   منتظر امدن فرزاندانی هستند  که سال به سال با انها غریبهاند ان وقت برای غربت امامتان  ثامن العمه امام  رضا (ع) اشک میریزند   

 

 

 BEHRANG115

عید است است بیایید شادی هایمان را قسمت کنیم لباس سیاه از تن کودک یتیم در اوریم  غیرتی شویم وقتی  که میبینیم زنان ودختران جوان  را که از فرط نان  یا برای تهیه نسخه  داروی عزیزانشان با ابرویشان بازی میکنند  از غربت پیرزنان و پیرمردانی که چشم امدن عزیزشان را دارند که لااقل در خانه سالمندان دیگر  لحظه تحویل سال زیاد غریب نشوند

 BEHRANG115

مگر شعیه نیستید 

به خداوند قسم که رویمان سیاهتر از حجرالاسود است در نزد خداوند 

 

کاری بکن قبل ان که از تو نیاید هیچ کار

BEHRANG115

 

 

واما داستان سارا کوچولو 

 

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...دخترک خودش را جمع

وجور کرد ،سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و

با صدایلرزان گفت : بله خانم؟

معلم که خیلی عصبانی بود، بهچشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیزبنویس و

دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش

باهاش صحبت کنم )

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...

اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد..

اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه...

اونوقت..بغضش را به زحمت قورت دادو وارام گفت :

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که

من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...

اونوقت قول می دم مشقامو تمیز بنویسم...

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد

BEHRANG115

 

 

و یک نصیحت برادرانه

 

م .

 

:

 

،

 

 

 

....

نزدیکه عیده! کمی بیشتر بیاندایشید 

نزدیکه عیده! کمی بیشتر بیاندایشید 

همیشه کسانی که کمتر دارند بیشتر می بخشند BEHRANG115

 

 

BEHRANG115

 

ودر روز قیامت باید پاسخگو باشید 

 فَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ .  الزلزلة آیه : 7و8
     پس هر که هموزن ذرّه‏ای نیکی کند [نتیجه‏] آن را خواهد دیدو هر که هموزن ذرّه‏ای بدی کند [نتیجه‏] آن را خواهد دید.
 
هرکس به سهم خود جواب گوی است مشکل را فقط به گردن مسولان نیاندازید که همه مسولیم 
اگر میخواهید اهل اسمان بر شما رحم کنند بر اهل زمین رحم کنید 
    ما  زندگی میکنیم که قیمت پیدا کنیم نه این که به هر قیمتی زندگی کنیم

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام

بند بگسل باش آزاد ای پسر

چند باشی بند سیم و بند زر

گر بریزی بحر را در کوزه‌ای

چند گنجد قسمت یک روزه‌ای

کوزه چشم حریصان پر نشد

تا صدف قانع نشد پر در نشد

ببخشید تا بزرگتر  شوید :
اگر رودخانه اب خود را به دریا نبخشد مرادبی متعفن میشود و در اخر ناچار به خشک شدن  وازبین رفت ولی اما این رود است که میبخشدو زلال است و پر ز اب 
 
 
همه مسولیم در برابر اشک کودکان  شکستن غرور جوانان و ..............ماییم که باعث میشم گناه کوچکتر شود در یک کلام  چه بد چه زشت فاحشه متولد شود 


دخترک گل فروش کنار همه ماشین ها رفت  تا بلکه بتونه گل هاش رو بفروشه
آقا تو رو خدا یه شاخه گل بخر 
برای خانومت ببر
آقا تو رو خدا ، جون بچت
 هیچی گیرش نیامد جز نگاه های تحقیر آمیز راننده ها
همینطوری که بغض گلوش و گرفته بود
نگاهش به اون طرف خیابون افتاد
چشم های پر تمنای راننده ها رو به یه خانوم که کنار خیابون وایستاده بود رو دید 
راننده ها هی میگفتن خانوم چند؟!
دخترک تو دلش گفت آخه اون خانوم که گل هم نمیفروشه؟!
از اون روز همش منتظره اینه که بزرگ بشه .....

به خدا قسم ما در برابر این کودکان مسئولیم

با مقصر دونستن مسئولین هم مسئولیت از دوش من و شما برداشته نمی شه

مطمئنا خداوندی که آنان را آفریده می تواند امورات این بچه ها را هم سامان دهد

ولی می خواهد من و شما به جایی برسیم

تا صدف قانع نشد پر در نشد 

ای کاش خداوند بهشت را وعده نمیداد تا ببیند چه کسانی خدا را به خاطر خدا میپرستند 

BEHRANG115

 

 

واما سخن اخر  

 

BEHRANG115

 

 

موفق باشید یا علی 

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)