
در سالن عروسی شور و نشاطی به پا بود. همه اعضای فامیل و آشنایان زیادی به بزم و شادی دعوت شده بودند و ثانیهشماری میکردند تا عروس و داماد وارد مجلس شوند. لحظاتی بعد نگاههای مهمانان به سوی در ورودی چرخید و زوج جوان وارد تالار عروسی شدند.
هنوز دقایقی از به یادماندنیترین بزم شادی عروس و داماد نگذشته بود که صدای فریاد آنها سکوت عجیبی را در سالن برپا کرد. هیچکس نمیدانست میان آن دو چه اتفاقی افتاده است. خانواده عروس و داماد که از درگیری آنان شوکه شده بودند سراسیمه به سمتشان دویدند اما تلاشهای آنان برای پایان دادن به درگیری بیفایده بود. همه حیرتزده بودند. کسی باور نمیکرد در ثانیههای نخست جشن عروسی و در چشم بر همزدنی اینچنین همهچیز خراب شود و مراسم با درگیری بین اعضای دو فامیل پایان پذیرد.
آن شب هر کسی که به جشن عروسی دعوت شده بود با چهرهای برافروخته و نگاههای پر از ابهام سالن را ترک میکرد و کسی نمیدانست در آن دقایق کوتاه بین عروس و داماد چه چیزی گذشته است. درگیری بین خانواده عروس و داماد و لحظات تلخ خیلی زود جای شادی و سرور را گرفت. داماد خشمگین با مشت و لگد به جان عروس سیاهبخت افتاد و تا حد مرگ وی را کتک زد.
کسی قادر نبود عروس بخت برگشته را از چنگ داماد نجات دهد. دیگر همهچیز تمام شده بود و حتی ذرهای امید به بازگشت به زندگی باقی نمانده بود. عروس خانم با چشمان گریان سوار خودروی پدرش شد و برای همیشه به زندگی با مرد رؤیاهایش پایان داد ولی نه آن شب بلکه بعد از آن نیز کسی نفهمید اختلاف عروس و داماد جوان بر سر چه چیزی بود و موضوع درگیری همچنان در هالهای از ابهام باقی ماند.
پس از دعوای شدید عروس و داماد هر دو با پدر و مادرشان به دادسرای ناحیه ۴ تهران رفتند و از یکدیگر شکایت کردند. بازپرس پرونده برای تأیید آثار کتککاری، دختر جوان را به پزشکی قانونی فرستاد تا ایراد ضرب و جرح عمدی تأیید شود.
در برابر ساختمان پزشکی قانونی نزدیک به ۲۰ تن از اعضای فامیل پشت سر هم صف بسته بودند تا با میانجیگری عروس و داماد را با یکدیگر آشتی دهند. اما آنها اصرار بر جدایی داشتند و حاضر نبودند به زندگی با هم ادامه بدهند تا اینکه عروس خانم با قاطعیت نپذیرفت و به همراه مادر و چند تن از فامیل داماد وارد ساختمان پزشکی قانونی شدند، در داخل ساختمان پزشکی قانونی همسر برادر داماد با عروس خانم درگیر شد و با ناراحتی به شوهرش زنگ زد و گفت که عروس خانم به من و خانوادهات ناسزا میگوید و توهین میکند. با شنیدن این حرفها برادر داماد با دلی پر از کینه و در حالی که یک ظرف پر از بنزین به همراه داشت خود را به پزشکی قانونی رساند و عروسخانم را غافلگیر کرد.
به محض این که دختر جوان به همراه همسر برادر داماد و چند تن دیگر از پزشکیقانونی خارج شدند، مرد کینهجو بنزین را به سمت عروس جوان پاشید و کبریت روشن را به سمت وی پرتاب کرد. غافل از این که همسر خودش نیز به همراه عروس سیاهبخت، قربانی این حادثه تلخ خواهد شد. شعلههای آتش باتلاش اعضای فامیل مهار شد و عروس جوان با بیش از ۳۰ درصد سوختگی و همسر برادر داماد و دو تن دیگر هر کدام با ۲۰ و ۱۰ درصد سوختگی به بیمارستان منتقل شدند.
با اعلام این خبر به پلیس ۱۱۰ تیمی از مأموران پلیس کلانتری در محل حادثه حاضر شدند و برادر داماد با دیدن مأموران پلیس از پلههای ساختمان چندطبقه پزشکیقانونی به پشتبام فرار کرد ولی چون راهفراری نداشت، خیلی زود به دام مأموران پلیس افتاد. همه میدانستند مرد جوان کنترل عصبی خود را از دست داده بود و احتمال داشت در آن لحظه دست به هر جنایتی بزند.
خانواده عروس سیاهبخت از مرد آتشافروز و داماد شکایت کردند. آنها احتمال دادند دامادشان نیز در این حادثه دست داشته است. دادسرا برای داماد به اتهام مباشرت در آتشافروزی کیفرخواست صادر کرد و پرونده به یکی از شعب دادگاه شهید مدرس تهران ارجاع داده شد.
دادگاه بعد از چندین جلسه رسیدگی و شنیدن ادعاهای شاهدان، عروسخانم و متهمان حکم را صادر کرد.
در این رأی برادر داماد به پرداخت دیه، چهار سال زندان و برای داماد دو سال زندان در نظر گرفته شد که با اعتراض این ۲ برادر قضات شعبه ۲۵ دادگاه تجدیدنظر تهران به بررسی آن پرداختند و در مرحله تجدیدنظر نیز بعد از چندین جلسه رسیدگی دادگاه قضات به خاطر عدماحراز وحدت قصد و این که داماد در زمان حادثه در صحنه حضور نداشت و اساساً دلیلی که مبین ارتکاب جرم معاونت نسبت به داماد وجود ندارد، داماد را از اتهام معاونت در جرم آتشسوزی مبرا دانستند و وی را از اتهامش تبرئه کردند اما حکم اولیه برادر داماد عیناً تأیید شد و وی بخاطر جرم آتشافروزی با بنزین به ۴ سال زندان محکوم شد.
نظریه کارشناسی
محمدرضا دهقانی ساینج (کارشناس حقوقی) درخصوص این پرونده به روزنامه ایران گفت: طبق ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی مصادیق و موارد معاونت روشن شده است که شامل تحریک، ترغیب، تهدید، تطمیع، دسیسه و فریب و نیرنگ است از طرف دیگر مطابق بند دوم از این ماده قانونی تهیه وسیله ارتکاب جرم نیز بایستی با علم واطلاع از مجرمانه بودن عمل مباشر باشد.
همچنین تسهیل وقوع جرم نیز از مصادیق معاونت به حساب میآید ضمن این که وحدت قصد و تقدم و یا اقتران زمانی بین عمل معاون و مباشر نیز جزو شروط قلمداد شده است. از طرف دیگر مطابق نظر قاطع علمای حقوق عملیات اجرایی تشکیلدهنده جرم معاونت زمانی عنوان کیفری قابل مجازات به خود میگیردکه به فعل اصلی فاعل پیوند بخورد پس برای تحقق جرم معاونت صرف وقوع جرم اصلی کفایت نخواهد کرد.