فراموش کردم
اعضای انجمن(187) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
بهزاد یاغموری (behzadyaghmoory )    

عاشق واقعی ...

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۲/۱۶ ساعت 04:04 بازدید کل: 3153 بازدید امروز: 109
 

بنام خداوند بخشنده و مهربان 

 

 

سلامی همچو بادی که قاصدک هارا با خودش

 

به هر سو میکشاند .

 

دخترو پسری بودند عاشق همدیگه و همدیگر و خیلی

 دوست داشتند

 وضع پسره از لحاض مالی کم در آمد و در سطح فقیر بود

 پسره برای کار کردن به خارج از شهرشان رفته بود

و با دختره قرار گذاشته بودند وقتی که برگشت باهمدیگه ازدواج کنند .

  چند روز بعد

 دختره میخواست بره بیرون خرید و منتظر ماشین بود

 یه ماشین خیلی گرون وپسره شیک پوش از ماشین

 اومد بیرون

 به دختره سلام کرد ،میبخشین خانوم شما قصد ازدواج

 دارین

دختره گفت شما کی هستین ،دارم ولی به شما ربطی

نداره

 پسره پولدار بادختره دوست شد،وبعد از مدتی ،باهمدیگه

قول قرار ازدواج گذاشتند

 بعد از چند ماه

 پسره فقیر از کار برگشته بود،به دختره زنگ زدو گفت فردا

 بامامان بابام بیام خواستگاریت، دختره گفت من باکسی

 دیگه ازدواج میکنم که خیلی پولداره ماشین داره،خونه داره...

  پسره خیلی ناراحت شد ،گفت تو که میگفتی من عاشقتم

 غیر از تو باکسی دیگه ای عروسی نمیکنم

 دختره گفت آقا وقتمو نگیرین و گوشیرو قطع کرد

 بعداز چند روز

  دختره پسره پولدار و با یه دختره دید که باهاش عروسی کرده

 و باماشین عروس از جلوی دختره عبور کردند

 بعداز چند سال

 دختره به همون پسره زنگ زد ،گفت بیا باهم دیگه ازدواج

کنیم ،پسره (فقیر)گفت بیا اونجایی که همدیگرو می دیدیم

 فردای آن روز

 دختره نشسته بود روی نیمکت جلوی خیابون ، پسره(فقیر)

 رسید و دختره از دیدن پسره تعجب کرد . 

 تعجب دختره برای این بود که دیگه اون پسره پسره فقیر

 نبود ،باماشین گرون ،لباسهای شیک،مثل پولدارا .

 دختره گفت پسر اینارو از کجا آوردی ،پسره گفت از اون

 به بعد که منو از خودت ترد کردی ، رفتم کار کردم وخدای

 مهربون اینهمه لطفو به من عطا کرده

پسره گفت که من دیگه نمیخوام با تو ازدواج کنم 

 با کسی ازدواج میکنم که منو بخاطر  مال و اموالم نخواد

 منو واسه خودم بخواد و دوستم داشته باشه و این

 حرفو زد و رفت

 

 

ممنونم از کسانی که با خوندن این نوشته ام باعث سرافرازی و خوشحالی من شدند . 

  

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۷/۰۴ - ۰۲:۱۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
7
8
1 2 3 4 5 6 7 8


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)