|
* Mona *
(bersan24 )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
147 بازدید امروز: 144
توضیحات:
یادم می آید بچه بودم (شش-هفت ساله).. یک نقاشی ساده از دو تا بچه (یک دختر، یک پسر) که داشتند با هم حرف می زدند توی یکی از کتابای خواهر بزرگترم دیدم! دختر به پسر گفته بود: «من ماهی خیلی دوست دارم!» و توی ابر فکر بالای کّله اش ، یک ماهی قرمز داشت توی تُنگ شنا می کرد. بعد پسر گفته بود: «من هم همینطور!» ... و توی کله ی او یک ماهی بود که داشت توی ماهیتابه جلزو ولز میکرد! یادم می آید تا مدتها هر وقت می خواستم بگویم فلان چیز را "دوست دارم" ، به تته پته می افتادم که حالا نوع دوست داشتنم را چطور توضیح بدهم تا اشتباه نشود! تا همین امروز هم فکر می کنم به هر کس گفته ام «دوستت دارم!» نفهمیده چطوری دوستش داشته ام ، واگر کسی جایی پیدا شده که خیال کرده مرا دوست دارد در نهایت به شیوه ی خودش دوست داشته..!!!
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۸/۱۱ ساعت 00:37
برچسب ها:
1
2
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|