آدمهای ساده را دوست دارم.
همانها که بدی هیچکس را باور ندارند
همانها که برای همه لبخند دارند.
همانها که همیشه هستند، برای همه هستند.
آدمهای ساده را، باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد
عمرشان کوتاه است.
بس که هرکس از راه میرسد ؛
یا ازشان سوءاستفاده میکند
یا زمینشان میزند،
یا درس « ساده نبودن » بهشان میدهد
آدمهای ساده را دوست دارم .
بوی ناب « آدم » میدهند !
.
.
.
.
نرسیده
به بعضی خاطرهها
باید بنویسند :
آهسته به یاد بیاورید
خطرِ ریزش اشک ...
به سرنوشت گفتم:
با اونی که با احساسم بازی کرد چه کنم؟
انگشت بر لبانم گذاشت وگفت:
صبور باش و بسپارش به ما
که هیچ احدی از سرنوشتش خبری ندارد...
هميشه تو روياهام ميبينمت تو اغوشم