از تو ...
از تو با این نگاه اشک آلود ... از تو با این دو دست تب دارم
از تو با خون سرخ رگ هایم ، می نویسم که دوستت دارم
از تو با هر ستاره ی خاموش ... از تو با هر بهانه ی روشن
از تو با هر مرکّب خوشرنگ ، می نویسم که دوستت دارم
از تو رنگین کمان رویایی ... از تو یک عاشقانه خواهم ساخت
با همین آرز...
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا ز...