این بار کمی متفاوت باشیم 2

با سلام خدمت سروران گرامی

با یک دست نوشته ای کوتاه بار دیگر مزاحمتان شدم. قصدم این هست که تا زمان انتخابات با این مجموعه با عنوان (این بار کمی متفاوت باشیم) مطالب کوتاهی را که به ذهن حقیر می رسد طرح نمایم. امید که بنده را در تکمیل مفاهیم مطرح شده یاری نمایید.

این که شرقی ها آدمهای پیچیده ای هستندامر بدیهی و ثابت شده ای هست. حال این پیچیدگی در فرهنگ از کجا نشات می گیرد دلایل زیادی دارد که درحیطه علم بنده نیست.اما شاید یکی از  مهمترین عوامل این پیچیدگی به خاطر تاثیرپذیری بالای رفتارهای اجتماعی ما از مولفه اخلاق باشد که اخلاق نیز ریشه در دین/ باورها / رسومات و در یک کلام تمام گذشته یک جامعه دارد. اما انچه از این پیچیدگی حاصل شده گاهی خوب و گاهی بد است. تاثیر این پیچیدگی را همه ما در فعالیتها و روابط اجتماعی روزمره خودمان ملاحظه می کنیم و گاهی هم از اینهمه پیچیدگی کلافه می شویم.

اما نکته در اینجاست که این تاثیرپذیری تا کجا خوب و از کجا به بعد، بد و مذموم است. تاکجا می توانیم مبانی رفتارهای اجتماعی خودمان را بر ستون اخلاق استوار کنیم و تضمین این پایه ریزی چقدر است؟ مثلا یک مرد قانون در کشور ما برمبنای اخلاق نمی تواند زمانیکه پدر، مادر برادر خواهر و از همه مهمتر همسرش را با بقیه در یک ترازو ببیند  و بررسی نماید چون دراینصورت دیگر در مناسبات اجتماعی با انها هیچ جایگاهی نخواهد داشت. این یک طرف موضوع. طرف دیگر موضوع آنیست که ما گاهی این اخلاق مداری را تنها زمانی رعایت می کنیم یا می پسندیم که با منافع ما مطابقت داشته باشد درغیراینصورت آن را بدترین بی اخلاقی و بی قانونی تعریف می کنیم.

با این توضیحات میخواهیم برویم سربحث انتخابات:

1- به نظر شما کسانیکه مشکل مارا با یک تلفن راه می اندازند(به عبارتی پارتی بازی میکنند)چگونه انسانهایی برای کانداتوری مجلس هستند؟

2- کسانیکه با کمکهای مالی از منابع دولتی به اقسام مختلف مانند وام و غیره کار شمارو سریع پیش می برند و این باعث می شود که حق شهروند دیگری از بین برود از نظر قرار گرفتن در گلوگاه قانون گذاری و قانون مداری چگونه انسانهایی هستند؟

3- به نظر شما اگر این افراد بتوانند درمجاری قانونی قرار بگیرند احتمال اینکه زمینه اختلاسهای هزارمیلیاردی را برای خود یا افراد دیگر فراهم نمایند چقدر است؟

پس این بار کمی متفاوت باشیم و به این بیاندیشیم که:

الف - گاهی توقع اخلاق مداری از افرادی که مجری قانون هستند شاید بزرگترین خیانت به فرد و اجتماع است. و بهتر است در روابطمان قانون مداری را بر اخلاق مداری ترجیح دهیم.

ب -  باید بدانیم افرادی که حاضر هستند برای ما بی قانونی بکنند مطمئن باشیم که اینکار را برای دیگران هم انجام خواهند داد و چه بسا اینبار دقیقا حق من و شما را به آنها خواهند داد.