درباره من
به سلامتی هر چی زن و دختر نجیبه که هیچی کمر مرد را نمی شکنه الا خیانت
به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن, دوسمون دارن و نمیدونیم
به سلامتی هرچی نامرده که اگه نامردا نبودن مردا شناخته نمی شدن
به سلامتی خودم ، که شاهم و شما که تاج سر شاهید
به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش تکیه می کنه
به سلامتی دیوار نه به خاطر بلندیش واسه اینکه هیچوقت پشت ادم رو خالی نمیکنه
به سلامتی پل عابر پیاده که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا
به سلامتی تابلوی ورود ممنوع که یه تنه یه اتوبان رو حریفه
به سلامتی درخت نه به خاطرمیوه اش به خاطر سایه اش
به سلامتی برف که هم روش سفیده هم توش
به سلامتی رودخونه که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن
به سلامتی بز ، که با ریشش آبروی هرچی بچه قرتیه برده
به سلامتی مورچه ، که کسی اشکش رو ندیده
به سلامتی کرم خاکی، نه خاطر کرمش ، به خاطر خاکی بودنش
به سلامتی خارپشت ، که هیچ دستی لمسش نکرده
به سلامتی گاو ، چون نگفت من / گفت ما
به سلامتی کلاغ ، نه به خاطرسیاهیش ، به خاطر یک رنگیش
به سلامتی سگ، نه به خاطر سگیش ، به خاطر وفاش
به سلامتی عقرب ، که به خواری تن نمیده
به سلامتی زرافه ، که آقا بالا سر نداره
به سلامتی سایه ، که هیچوقت ادم رو تنها نمیذاره
به سلامتی گلدون ، که ما خاکش باشیم شما گلش
به سلامتی آینه ، که همیشه همه چیزو اونجوری که هست نشون میده
به سلامتی شمع ، که تا آخرش پات می سوزه
به سلامتی سیم خار دار ، که پشت و رو نداره
به سلامتی زغال ، که با همه ی سیاهیش رنگ عوض نمیکنه
به سلامتی سه کس ، زندونی و سرباز و بی کس
به سلامتی باغبونی که ، پاییز رو از بهار بیشتر دوست داره
به سلامتی همه اونای که تلخ میخورن ، شیرین سخن میگن
به سلامتی مردی که می گذشت ، درخونه باز بود توی خونه را نگاه نکرد