دروغ

کودکی را از یاد برده­ام،یادم نیست کی اولین دروغ را گفتم...!!

نمی­دانم از اولین دروغم ناراحت شدم یا نه، کتکم زدند یا نفهمیدند!؟!؟

اما کاش این اولین وجود نداشت...

دلم از دروغ پر است،در هر زمانی مثل گوهر گرانبهایی بر هانم جاری می شود...

می خواهم دهان خود را دیوار کنم شاید دیگر کلامی نگویم تا خفه شوم

کوچکترین دروغ بلای بزرگی بر سرم می آورد

کاش به کودکی باز می گشتم و با آرزو های بزرگ زندگی می کردم....

سردرگم