از بهترین خوابهای که داشتم اونایی بود که خسته دراز کشیده بودم و مادرم چادرش رو میکشید روم تا بخوابم
از عطر چادرش مست میشدم...
انگار یه واحد مورفین! به آدم تزریق کردن
کاش "ادکلن بوی مادر" داشتیم!
مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که تخت دونفره نداشتن اما شب سرشون رو با شریک زندگیشون ، روی یک متکا میذاشتن....عاشقانه هاشون رو جااااار نمیزدن .....مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که به تدریج قناعت و قانع بودن افتخار میکردند .......مادرهای ما یک میز پر از عطر و لاک و سرخاب و ماتیک نداشتن اما بعد از حمام لپهاشون گل می انداخت و لباسهاشون بوی عطرِحنا و گلاب میداد ...........مادرهای ما با کم و زیادِ زندگی ساختن و دَم نزدن ...صبور بودن...
کیک تولد و کادو ولنتاین و سالگرد ازدواج نداشتن اما خنده هاشون عمیق و از ته دل بود .......
مادرهای ما هود ، ماکروفر ، ظرفشویی نداشتن اما خونه هاشون همیشه بوی تمیزی میداد .....عطر ِغذاشون تا سر کوچه میومد .....سبزی و نون تازشون همیشه تو سفره بود .....شیشه های ترشیشون روی طاقچه چیده بود ....
نگران مانیکور پدیکور ناخنهاشون نبودند با دستهاشون کتلت درست میکردند اونقدر خوشمزه که انگشتامون رو هم باهاش میخوردیم ......
مادرهای ما واقعی بودند ......
زنده هاشون موندگار
و رفته هاشون بهشتی
به افتخار تمام مادرها صلوات به همراه فاتحه برای آنهایی که رفتن