فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 2973


درباره من
دانشجوی دکتری مشاوره.
عین قاف (counselor )    

دست نوشته هايي از بهشت...

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۲۰ ساعت 00:39 بازدید کل: 443 بازدید امروز: 137
 

بهشت بودم و گوشه چشمي به وصف العيش مرسوم تَجري تَحتِ الاَنهار داشتم، مرغزاري وسيع بود كه نازكاكل خيزرانهايش را باد خنكي شانه مي كرد، آبشاري طويل بود كه چون گيسوي مرصع خاتون مهربان بر چهره مشتاق يارش فرو مي ريخت، شبهايي رقيق بود كه هيچ كودكي از ترس دزد برزن با ملامت مادر در خانه اسير نمي شد، پرنده اي بود كه ناي آوازش منتهاي هم صدايي رود و عود مي گشت. بهشت بودم و اين خيال نيست، راهي بود كه ابرهايش سايه بان سفر مسافران كمال مي شدند، آنجا خاطره اي نيست و همه دريچه هاي تصور به درون زمان باز مي شوند، آنجا كسي به كنجكاوي، رنگها را در هم نمي آميزد و چشمها اصالت و خلوص را مي بينند. بهشت سرزمين شور است و آسمانش يك طائر مسعود دارد. حال فقط تو مي داني طائر مسعود يادگار كدام «بودن» است. آنجا مي نوشتم و امروز دست نوشته هايم را مي خوانم و فكر مي كنم بهشت جايي غريب نيست، «بهشت گلچيني از تمام زيبائي هاي اينجاست.»

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۲۰ - ۰۰:۳۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)