متاسفانه علی رغم سرنگونی رژیم نژاد پرست پهلوی تک عناصر باقی مانده از آن رژیم با تغییر چهره و پنهان شدن در زیر نقاب مکتب ایرانی و تغذیه از افکار ضد اسلامی افرادی چون فروغی نخست وزیرمکار ،کسروی ضد دین ، ورجاوند ،عنایت و با الهام از شبکه های ماهواره ای و فعالیتهای محفلی در بیغوله های فرهنگی با چاپ و انتشار وسیع آثار کسروی با عناوین مضحکی چون مورخ و قوم شناس و باستان شناس هنوز با افکار شیطانی و انگلیسی اسرائیلی در داخل و خارج کشور عرض اندام می کنند. تجدید چاپ کتابهای کسروی و به میدان آمدن نشریاتی مانند گفتگو،اتحاد ایران،امرداد،حاکمیت ملت،موقوفات محمود افشار یزدی وشمار زیادی سایت از فعالیتهای شونیستی و موزیانه سلطنت طلبان در داخل کشور است. شبکه هایی مانند بی بی سی انگلیس ، صدای امریکا ،کیهان ضد انقلابی ،سلطنت چاپ لندن ،احزابی مثل حزب ایران نوین،حزب پان ایرانیسم، حزب پان فارسیسم گرای جبهه ملی،کانالهای ضد اخلاقی ماهواره ای و ویکیپدیای فارسی شیپور خرافات نژادپرستانه ,و شماری دیگر چون سازگارا،محمدی،تورج اتابکی، نوری زاده ،سرگئی آقاجانیان ودیگر سلطنت طلبان معلوم الحال هستند. در اینجا بشکل اجمالی تاریخچه یکی از این احزاب نژاد پرست را بیان می کنیم: حزب پان ایرانیست:
در سال 1320 بعد از سقوط رضاخان در ایران عده ای از دانش آموزان تهرانی از جمله محسن پزشکپور ، محمد رضا عاملی ، پرویز صفیاری و …. با نام انجمن شروع به فعالیتهای نژاد پرستانه نموده و با بهره گیری از خلاء موجود دست به حملات تروریستی و خشونت آمیز علیه دیگر گروهها زدند.
در پانزده شهریور ماه 1325 یکی از افراد این حزب با انفجار بمب دستی خود ساخته اش، کشته می شود. در سالروز مرگ او رئیس گروه ، محسن پزشکپور ، با قرائت پیما ن نامه ای که به نام ‹‹فرمان رئیس ››معروف است ، فعالیت گروه را با نام حزب پان ایرانیست آغاز می نماید. با حمایتهای فراوان خارجی و شخص شاه در داخل ، این حزب درارکان قدرت پادشاهی ایران وارد شده و به ادعای خود سعی در ایفای رسالت خود در پیشگاه نژادایرانی؟ و ‹‹نظام شاهنشاهی››می نماید که از آن نمونه می توان به دفاع سرسختانه این حزب از اصول ششگانه شاه و معرفی نمودن شاه بعنوان ‹‹نظم اجتماعی ملت ایران›؟ (که برپایه ایدئولوژی وآئین عمیق انسانی بناشده بود !؟) اشاره کرد. در سال 1353 به دستور شاه به حزب رستاخیز که تنها حزب رسمی کشور معرفی شده بود ، می پیوندند و در جریان انقلاب 1357 به تندروترین گروه ضدانقلابی بدل شده و انقلابیون را تجزیه طلب و عامل بیگانه معرفی می کنند. پس از پیروزی انقلاب به ظاهر توبه می کنند ولی با شرکت در کودتای سال 1359 چهره واقعی خود را نمایان ساخته و از کشور فرار می کنند. متاسفانه در سال 1370 درزمان زمامداری آقای رفسنجانی امان نامه گرفته و با بازگشت به ایران فعالیتهای فاشیستی خود را از سر می گیرند. منبع مالی این حزب طبق اسناد بدست آمده ساواک بوده که بدستور شخص شاه تامین می شده است . از نظر فکری این حزب را حزبی ‹‹ نیمه فاشیست، طرفدار سلطنت ، مرتجعین ،زمینداران و مخالف مدرنیزم ›› دانسته اند. حتی اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا در ایران نیزاین حزب را یک حزب ‹‹ نئونازی ››معرفی می کند که خواهان تجاوز به همسایگان و تصرف سمرقند و بخارا ، خوارزم و قفقاز و تاجیکستان . چچن و تمام جمهوریهای آسیای میانه( کل سرزمینهای ترک نشین بغیر از ترکیه ) و نیز بحرین بوده است . این حزب اساسی ترین رسالت خود را گسترش زبان و فرهنگ فارسی و نابودی دیگر فرهنگها و زبانهای بیگانه می داند. *** اتحادی که این حزب و دیگر گروهها و افراد آریاپرست با فشار علیه ترکها و کردها و اعراب برای ایران به ارمغان آورده بودند . در جریان حذف دیکتاتوری پهلوی از هم پاشید و ایران را در مرز تجزیه قرار داد و در عمل ثابت کرد که آریائیسم و پان ایرانیسم نتیجه ای جز جنگ و تفرقه و قتل عام فرهنگی ایرانیان به ارمغان نخواهد آورد.