به گزارش پایگاه خبری انصار حزب الله آرش فهیم در وبلاگ "کارگری در روزنامه" آورده است: شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای جدید ارتباطی، بدی های زیادی دارند، اما خوبی هایی هم دارند. یکی از ویژگی های مثبت این وسیله ها، افشاگری درون آدم هاست. با دیدن و خواندن تصاویر و نوشته های افراد در صفحات شبکه های اجتماعی به راحتی می توان به شخصیت و باطن اصلی آن ها پی برد.
مصداق خاصیت فاش گرانه شبکه های اجتماعی را می توان در صفحاتی که اخیرا توسط گروهی موسوم به «بچه پولدارهای تهران» راه افتاده دید. متأسفانه درکنار قشر کم درآمد جامعه ما که مشقات زندگی آن ها برای هر آدم باوجدانی تکان دهنده است، دیدن آدم هایی که مثل قارون زندگی می کنند هم شگفت انگیز است. تازگی ها در خیابان های تهران صدای جیغ ماشی هایی را می شنویم که تنها یکی از قطعات آن ها قیمتی برابر با یک پراید دارد! بعضی ها آن طوری هستند و خیلی ها -مثل من- حتی نمی توانند یک پراید داشته باشند. بدون شک، هر چقدر قدرت ثروتمندهای جامعه بیشتر شود، رمق سایر قشرهای جامعه فرسایش می یابد. این وضعیت، تنها نشانه ای از حاکم بودن سیستم اقتصاد سرطانی در کشور ماست. سیستمی که در آن، مفت خورها خود را پروار می کنند و زحمت کش ها زیر چرخ های ماشین های چند میلیاردی آن ها له می شوند.
وای بر کسانی که از این سیستم اقتصادی حمایت می کنند!
اما پس از بروز «بچه پولدارهای تهران» واکنش های زیادی هم از سوی مردم و نخبه ها ابراز یافته است. به نظرم بهترین تحلیل درباره این وضعیت را می توان در سرمقاله اخیر حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان خواند. او در بخشی از سرمقاله روز چهارشنبه ۱۶ مهر خود با عنوان «نارنجک های دودزا» نوشته است:
"اکنون جای این سؤال است که علیرغم تاکید صریح شرع و عقل و امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و گواهی بیچون و چرای تجربیات سی و چند ساله اخیر که همه بدون استثناء از نقش اصلی و بینظیر تودههای محروم و عادی مردم در رسیدن انقلاب و نظام به جایگاه برجسته و بیبدیل و معجزهآسای کنونی حکایت میکند این طیف یعنی همانها که به قول حضرت امام(ره) ولینعمتهای انقلاب هستند در برخورداری از مواهب و امکانات نظام- که دستاورد خودشان است- تا چه اندازه سهم دارند و آیا سهم اندک این صاحبان اصلی نظام با سهم انبوه مرفهان بیدرد و کلانسرمایهداران مفتخور و نقزن، حتی قابل مقایسه نیز هست؟ و اگر نیست - که نه فقط نیست، بلکه نزدیک به هیچ نیز هست- چرا نباید برای احقاق حق پایمال شده آنان دستی از آستین همت مسئولان محترم بیرون بیاید؟! نگاهها فقط به دولت نباشد. مگر مجلس، دستگاه قضایی و مراکز عریض و طویل نظارتی و... در این میان چه اقدام قابل توجه - که هیچ بلکه- قابل اشارهای انجام دادهاند؟!
فلان خانواده مستضعف و شهید داده برای دریافت یک وام چند میلیون تومانی و تهیه جهیزیه و یا تأمین هزینه ازدواج فرزند خویش هر روز به این بانک و آن بانک سر میزند و در همان حال مجموع معوقات بانکی یعنی وامهایی که عدهای محدود از بانکها دریافت داشته و هنوز پرداخت نکردهاند مبلغ ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است! به گفته برخی از مقامات آگاه یک سوم معوقات بانکی متعلق به ۷۳ پرونده است. خب! این عده چه کسانی هستند و با ۱۵۰ هزار میلیاردی که از بیتالمال در اختیار دارند چه کردهاند؟! یک نمونه از رانت ۶۵۰ میلیون یورویی که اخیرا به صورت اعتبار در اختیار یکی از همین کلان سرمایهداران قرار گرفته و خوشبختانه با پیگیری و افشاگریهای بعدی متوقف شد در حالی است که سرمایهدار یاد شده مبلغ ۱۰۰۰ میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی دارد! باید اشاره کرد که بر باد دادن بیتالمال مسلمین از این طریق در دولتهای قبلی نیز سابقه داشته و دارد.
خودروهای وارداتی لوکس با قیمتهای بالای یک یا چند میلیارد تومانی را چه کسانی سوار میشوند؟ و هزینه خرید آن را از کجا آوردهاند؟ تعداد اتومبیلهایی که حجم موتور آنها بالای ۳۵۰۰ سیسی است و از سال ۸۸ تاکنون وارد کشور شده است نزدیک به ۱۰۰ هزار دستگاه است. برخی از آنها نظیر «مازاراتی» بالای ۲میلیارد تومان قیمت دارد! در ۳ ماهه اول سال ۹۳ واردات خودروهای لوکس خارجی ۲۶۱ درصد افزایش داشته است. اکثر کسانی که این خودروها را سوار میشوند به یقین در خانههای چند ده میلیارد تومانی هم سکونت دارند.
آسمان زر نریخته به سرش! یا خودش دزد بوده یا پدرش!
هر روز صبح مأموران سختکوش نیروی انتظامی را میبینیم که در برخی از چهارراهها، موتورسیکلتهای اکثرا قراضه و زهوار در رفته که معمولا متعلق به شهروندان کمبضاعت است- و بسیاری از آنان به عنوان وسیله امرار معاش از آن استفاده میکنند - را به دلایل البته موجه قانونی- جمعآوری میکنند ولی هیچ دستگاه مسئولی از دولت و مجلس و قوه قضائیه به نیروی فداکار انتظامی مأموریت نداده است که فلان اتومبیل لوکس چند میلیارد تومانی را متوقف کند و بپرسد؛ تو کیستی؟! و از کجا آوردهای؟!
قراردادهای چندمیلیارد تومانی باشگاههای فوتبال، سوءاستفادههای کلان از بیتالمال، هزینههای نجومی برای برپایی همایشهای -اکثرا- بیخاصیت و... دهها نمونه دیگر که بماند.
راهکار اما، دشوار نیست، فقط به جرأتی آمیخته به غیرت و برنامهریزی همراه با بصیرت و در یک کلمه، عمل به نسخه امام راحل(ره) و خلف حاضر ایشان نیاز است...
مسئولان محترم که اکثریت قریب به اتفاق آنان فرزند انقلاب و دامانی پاک از آلودگیها دارند باید به این واقعیت ایمان داشته باشند که در روزهای حادثه -نظیر دفاع مقدس، فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸، تحمل سختیها و...- آنهایی که در میدان حاضرند، همین اقشار محروم و مردم عادی کوچه و بازارند و کلان سرمایهداران نه فقط، «یار شاطر» نیستند که «بار خاطرند» و اگر به مراکز تفریحی لوکس و پرهزینه کشورهای اروپایی کوچ نکنند، در گوشهای پنهان شده و فقط نظارهگر میمانند، هر چند که در موارد بسیاری با دشمنان همپیاله بودهاند.
... و این رشته سر دراز دارد."