فراموش کردم
رتبه کلی: 3607


درباره من
دانشجوی دانشگاه عین القضات
متولد:1373/11/27
علاقه ی زیادی به اهل بیت دارم وخواهم داشت و شعارم اینه که خدا تمام وهابی ها را لعنت کنه.
بر سنگ مزار همه کس نام نویسند *** من گمشده ی عشق توام نام ندارم***
سیدمیلاددامادی (damadi )    

عجب صبری خدا دارد.

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۹/۱۴ ساعت 13:40 بازدید کل: 152 بازدید امروز: 151
 

روز قسمت بود. خداوند هستی را قسمت کرد.

خدا گفت: چیزی از من بخواهید هرچه باشد شمارا خواهم داد...

سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بخشنده است.

هرکه آمد و چیزی خواست.

یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن

یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز

یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را...

در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت:

خدایا من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم

نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ

نه بالی برای پریدن و نه پایی برای دویدن

نه آسمان و نه دریا...

تنــــــها کمـــی از خـــودت...

تنها کمی از خودت را به من بده.

و خدا کمی نور به او داد. نام او کرم شب تاب شد.

خدا گفت: آنکه نوری با خود دارد بزرگ است

حتی اگر به قدر ذره ای باشد. حال تو همان خورشیدی

که گاهی زیر برگ کوچکی پنهان می شود.

و رو به دیگران گفت: کاش می دانستید این کرم کوچک

 بهترین را خواست

زیرا که از خدا جز خدا را نباید خواست...

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۹/۱۴ - ۱۳:۴۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (4)