چقد سخته کسی که یه روزی باهاش روزگاری داشتی و تو تنهاییاش تنهاش گذاشتی واسه عروسیش دعوتت کنه و تو برای به رخ کشیدن خوشبختیت بری و اونوقت....
اونوقت از دیدنش کنار یکی دیگه آتیش بگیری اما ناچار باشی لبخند بزنی تا نفهمه که با دیدنش تمام خاطرات شیرینت باهاش زنده شده....
چقد سخته که تشنه ی دیدنش باشی ا...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۱ - ۰۱:۵۴
( 16 نظر , 139
بازدید )