بی سبب نیست زمین سینه ی پر پر داردبه خدا چشم تو یک فاجعه در بر داردبا نسیم سحری شعله نکش می ترسمکلبه ی حوصله ی شهر ترک برداردگر چه از بودن با تو تن ِ من می لرزدفکر تو خواب و خیالی ست که در سر داردبوی خوش می وزد از سینه ی عطرآگینتدل ِمن میل به دروازه ی قمصر داردیا به آتش بکش و یا به دلم راه بدهکوچه ی...
لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردنبیـن روح و بدن ات فاصله تعیین کردننقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد "شک"نتوانست، بنا کـــرد بــــه توهیـــن کردنزیـــر بار غم تـو داشت کسـی له می شدعشق بین همه برخاست به تحسین کردنآن قدر اشک به مظلومیتم ریخته امکه نمانده است توانایی نفرین کردن"با و...
کلبه کوچک قلبم تاابدخانه ی توست اشک من هرشب درخلوت خویش بهانه ی توست دل من کنارجمع گرچه که بی احساس است ولی تاتودردل هستی خوارودیوانه ی توست مانمی دانیم که فرداچیست درتقدیرمان ولی امروزپناهگاه سرم شانه ی توست فکرمن شایدهزاران خانه پرواز کند کلبه ی قلبم ولی خا...
اونی که گفتم نرو گفت نمیشهدیروز دیگه رفت واسه ی همیشهوقتی میخواست بره اون منو صدا کردواستاد و تو چشام خوب نگا کردگفت میدونی خودت برام عزیزیاین اشکارم بهتره که نریزیمجبورم برم که سفر چاره ی کارمهیاد اون خاطرات مرحم دل پارمهتقدیر ما از اولم همین بودیکی تو آسمون اونیکی زمین بودتو تقدیر ما هر چی حیرونیه...