مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یک دزد راه می رود، مثل یک دزد که می خواهد چیزی را پنهان کند، پچ پچ می کند. آنقدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد، لبا...
تاریخ درج:
۹۳/۰۱/۰۳ - ۱۳:۰۳ 5 نظر , 122
بازدید