برادر وجدانت را بیدارکن..

بنام خدا

تقدیم به نماینده ی محبوبمان جناب دکتر مددی

برادر ....وجدانت را بیدارکن..

میانه ای شهر حماسه ها..میانه ای مادر پهلوانان تاریخ وشهدای گلگون کفن ..

تورا با تمام کاستی ها تورا با تمام داشته ها ونداشته هایت دوست دارم وخوشحالم که مردان غیورت بیدارند وخستگی هایت  را مردی ازجنس شیشه  مردی ازجنس اسمان به دوش می کشد.

حرفم با توست برادر..که شهرت راتنها گذاشته ای وتنها مرد میدان عمل را با خط های مشکی دروغ محو میکنی ..وای برما که کوفی صفت شدیم وپشت نقاب هایمان حقیقت را پنهان نمودیم.

بیا باهم چشمانمان را از تیرگی بدبینی ها پاک کنیم وبا وجدان بیدار قاضی محکمه ای باشیم که قضاوتش به دوش ماست .

بیا تنها سکاندار شهرمان را دوشادوش یاری کنیم .او همانیست که وقتی چهره ی غمگین امثال تورا می بیند  خواب بر چشمانش حرام می شود.

او همانیست که شب وروزش با سرنوشت شهرش عجین شده ودردهای تورااز میان نامه هایت جستجو میکند وگاهی اشکهای یواشکی اش را با حسرت پاک می کند که چرا دیر به یاریت شتافته .اوارامش اش را فدای توکرده تا تو اسوده بخوابی .

چشم هایت را بگشای که قضاوت کورکورانه زهریست که کام همه را تلخ کرده ..

او ناشناخته باقی خواهند ماند درمیان مهرهای رنگین حسادت ..

وای برماکه اورانشناختیم مردی ازجنس کوه ..مردی ازجنس نور..که هیچ قدرتی اورا نخواهد شکست الابی مهری ودروغ..

اوهمه را می شنود ودرانتهای قلبش همه را چال میکند وباز به روی تو لبخند میزند .

اوبا قطره های اعتماد منو تو ناجی شهرشده وصخره ها را درهم خواهد شکست.

اورا دریاب ودست یاری وبرادریت را بگشای که هم رکاب حامی مظلومین باش که سیره والگوی او شاه مردان حضرت امیرالمومنین است که با بی مهری مردم زمان عزلت گزید ودردش را به چاههای تاریک گفت.

برادر وجدانت را بیدارکن... نماینده ی عزیز جناب دکتر مددی با همیشه پشتیبان شما هستیم  تا اخرین نفس....