وقتی جواب دو دو تا عوض شده است
باید قبول کرد دنیا عوض شده است
معمار، خشت اول خود را گر چه کج نهاد
دیوار، صاف رفته! ثریا عوض شده است
یک عده رو به میز فقط سجده می کنند
جای اداره و مصلی عوض شده است
عاشق به فکر موی و میان است روز و شب
آن پیشکش ! که صورت و معنا عوض شده است
حق طلاق با زن و مهریه ها کلان ......
در شهر،سال هاست که فتوا عوض شده است
بابا درون خانه و مادر اداره است
انگار جای مادر و بابا عوض شده است
امروز شیر خشک به اطفال می دهند
تعریف بوف و به به و قاقا عوض شده است
حتی غذای روح، غذای بدن شده است
در سفره جای قابلمه با دا عوض شده است
رب فلان و قرعه کشی هاش و سکه هاش
با خاطرات رب و مربا عوض شده است
مردم فقط به سود و زیان فکر می کنند
اندیشه ها،نتیجه ی انشا عوض شده است
وجدان میان حجم تقاضای بیخودی
یا لا بلای عرضه ی کالا عوض شده است
دیدم که پیر میکده ساندیس می خورد!
میخانه ها و مزه ی می ها عوض شده است
شاعرش هم ندونستم کیه