فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3024


درباره من
سلام به همه دوستان
اکبر هاشمی هستم شیراز همین قدر کافیه
اکبر هاشمی* (deroz )    

شعر از خودم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۶/۱۷ ساعت 12:10 بازدید کل: 136 بازدید امروز: 135
 

دل من رفته ز دستم چه کنم

روح و جان خسته ز دستش چه کنم

گشته آشفته ی او روح و تنم

من سر گشته  ی حیران چه کنم

وای از این در درون، با که بگویم سوختم

رنگ رخسار نماندست به رویم چه کنم

طی شده عمر و نشد رام دل سرکش من

پی این آب روان گشته  به دریا چه کنم

سوختم در عبث و هیچ نشد حاصل او

جز غم و غصه و اندوه وفغان، من چه کنم

بعداز این با تن بی روح و روانم چه کنم

دست بردار دلم، هیچ نمانده نفسی

 

خرم آن روز که از دست تو آزاد شوم

ترک محنت کنم و سرخوشی آغاز کنم

گر نشد با دل پر سوز و گدازم چه کنم؟

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)