"هو الحبیب"
«به راستی که او دوست داشتنیست: معبود من»
تقویم من هر شب، همین لحظه ،به پایان می رسد
افسرده حالی های من، تا کی به سامان می رسد؟
روزهای من خط خورده اند، هریک بعد دیگری
عمرم تمام می شود، مرگم چه آسان می رسد
هرشب تفأل می زنم، صبحم بهار تازه ایست
فردا و فردا می روند، دائـم خزان می رسد
قلبم به من شک کرده است، از بس دروغ گفته ام
چندیست وعده دادمش، دردم به درمان می رسد
آینده ام می ترسد از، افعال حال و رفته ام
دیروز و امروزم چه سود، فردا شتابان می رسد
اندوه من گشته عجین، با سطر سطر خاطرم
شعرم هنوز در نیمه است، دفتر به پایان می رسد
شعر از: آناهیـــد
ممنون از توجه تون