گذشته ی من گذشت!!!!!حتی میتوانم بگویم درگذشت و من برایش ماه ها و روزها سوگواری کردم و سکوت.....
خاطراتم را زیر و رو کردم و ای کاش های فروان گفتم.............
ولی دیگر بس است!!!
من به شروعی دیگرمی اندیشم و به شروع زندگی دیگر و حس ناب تازه شدن.......
......من....؟
چه دو حرفیه وسوسه انگیزیست این من!نه مهربانم نه عاشق و نه محتاج نگاهی..................
فراری از پسران مانکن پرست و دختران اهن پرست
فقط برای خودم هستم خود خودم!!!!!!
مال خودم!! صبورم و عجول ! سنگین سرگردان..... مغرور.....قانع.....بایک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگی زیاد!!
و برای تویی که چهره های رنگ شده را میپرستی نه سیرت ادمی را هیچ ندارم ..راهت را بگیر و برو
حوالی من توقف
ممنوع است!!!!!!!