فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 7244


درباره من
ا. مسعودی (e-mas )    

!!!!!!

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۱۳ ساعت 09:00 بازدید کل: 340 بازدید امروز: 197
 

 

مرد گوشي را برداشت.به شماره نگاه کرد. آن را در گوش گذاشت.
زن از پشت خط گفت:سلام.وقت داري با هم حرف بزنيم؟
- سلام
و زير چشمي به زن که کنارش نشسته بودنگاه کرد : الان نه.
- همسرت اون جاست؟
مرد دست دور گردن زن انداخت:آره.
- پس بعدا تماس مي گيرم.خداحافظ.
- خوبه.خداحافظ.
گوشي را روي ميز گذاشت.دست دور کمر زن انداخت.
او را به طرف خودش کشيد:کجا بوديم عزيزم؟
زن با دو دست او را به عقب هل داد :کي بود؟
- يکي از دوستام.
- پس چرا رنگت پريد؟
-نه. نه.چيز خاصي نيست.
زن صورت نزديک صورت او برد.

آهسته پرسيد:همسرت بود؟

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۱۳ - ۰۹:۰۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات