تقویم بی بهار من از زرد ها پر است
تاریخم و قرون من از درد ها پر است
فرمانروای بی پسرم ، جانشین که نیست
دور و برم ز حیله ی نامرد ها پر است
من شاه زخمی ام که نفس های آخرش
از خاطرات مرگ هماوردها پر است
اعدامی ام که بی رمق از پشت میله ها
هر جا نگاه می کنم از درد ها پر است
صد بار توبه کردم و افسوس راه نیست
پرونده ام ز دور عقبگرد ها پر است
دیگر نخواه آینه باشم برای تو
دیگر نخواه ، قلب من از گرد ها پر است
شاعر احسان اکابری