بنام خالق دلهای ناآرام
بازی با کلمات کار هر روز من است !
من ، پایان ، غم ، تو ، اشک ، تنهایی ...
چه باید کرد ؟
با کلماتی که جز جدایی حرفی ندارند .
و باز همان جمله همیشگی ...
می نویسم که تو بخوانی
اما حیف !!!
دیگران عاشقانه های من را میخوانند
و به یاد عشق خودشان می افتند
تو حتی نگاه هم نمیکنی ...
پس نوشتن چه فایده ... میخوام دیگر ننویسم !
و . . .
هر شب در خواب هایم هستی ...
هرشب به سویت میدوم
هر شب به سویم میدوی
- در رویا -
و من
همیشه قبل از رسیدن به تو از خواب می پرم
از خواب می پرم که مبادا . . .
بعضی از متن هام رو با بُغض نوشتم !.!.!
لُـــطـــفــا
با درد بخوانیــــد ...
مقصد در انتهای مسیر نیست !.!.!
مقصد در لا به لای مسیر است .
اعتراف میکنم
این همه واژه را بیهوده هدر می دهم !
باور کن .!.!.!
یک نگاه من ...
جایگزین تمام این واژه هاست ....
چشم وقتی زیباست پرازاشک باشد اشک وقتی زیباست برای عشق باشد عشق وقتی زیباست برای
توباشد تووقتی زیبا هستی که برای من باشی وما هنگامی زیبا هستیم که برای هم باشیم
.......................................................................................................................................................
در ضمن امروز تولد یکی از دخترای پاک و معصوم زمین هستش همینجا بهش میگم خیلی دوسش دارم
و اینکه تو بهترین دختر روی زمینی هیشکی رو به اندازه تو دوسش ندارم
تولدت مبارک