فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 11794


درباره من
ایلگارعشقت (elahe1 )    

توبی بی نهایت شب

درج شده در تاریخ ۹۲/۱۲/۱۰ ساعت 22:14 بازدید کل: 157 بازدید امروز: 157
 

توبی نهایت شب


* توبی نهایت شب وقتی نگات می خندید چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید*
*چرا غریبه بودم با غربت نگاهت تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت*
<=====>
*کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم روح بزرگ تو رو*
*چرا نمی شناختم آینه گریه می کرد*
*وقتی تو رو شکستم ستاره پشت دربود وقتی درا رو بستم*
<=====>
*تو بودی و سکوت و غروب سرد پاییز باغچه روزیرورو کرد*
*برگهای زرد پاییز حالا من غریبه*
*دنبال تو می گردم با قلب اسمونی کمک کن تا برگردم*
<=====>

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۱۲/۱۰ - ۲۲:۱۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)