گفتگوی حضرت ابراهیم با خداوند مطالب جالب و خواندنی سرگرمی
وقتی حضرت عزرائیل (علیه السلام) می خواست جان حضرت ابراهیم (علیه السلام) را بگیرد، ابراهیم (علیه السلام) فرمود: «آیا تا به حال دیده ای که دوستی، دوست خود را بکشد؟» عزرائیل (علیه السلام) به خداوند عرضه داشت: «ابراهیم می گوید تا به حال دیده ای دوستی، دوستش را بکشد؟» خداوند فرمود: «عزرائیل به او بگو آیا دیده ای دوستی از ملاقات دوستش نفرت داشته باشد؟» عزرائیل بازگشت و پاسخ خدای متعال را به حضرت ابراهیم (علیه السلام) رساند و مرگ برای ابراهیم (علیه السلام) شیرین شد.1
از ابوذر (رحمه الله) پرسیدند: چرا مردم دنیا از مردن می ترسند؟ فرمود: «چون آن طرف را خراب کرده اند، این جا برایشان آباد است. هیچ کس حاضر نیست از خانه آباد به خانه خراب برود». آن کسی که آن جا را آباد کرده، ذره ای ترس ندارد، بلکه می گوید: « فزتُ و ربِّ الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم».2
حال اگر به ما بگویند که قرار است صبح از دنیا برویم، چه احساسی داریم؟! آیا خوشحال می شویم یا ناراحت و ترسان؟ بیاییم از همین لحظه شروع کنیم و کاری کنیم که موجب جلب رضای خداوند باشد.
منبع: گفتگوی زیبای حضرت ابراهیم با خداوند قبل از وفات | مطالب جالب و خواندنی | سرگرمی