فراموش کردم
رتبه کلی: 1003


درباره من
______________,*-::-* ___00_____00,*-::-* _00000___00000,*-::-* 000000000000000,*-::-* 0000000000000000,*-::-* _00000000000000,*-::-* ___0000000000,*-::-* _____00000,*-::-* _______00,*-::-* _____0,*-::-* _______________,*-::-* ___00_____00,*-::-* _00000___00000,*-::-* 000000000000000,*-::-* 0000000000000000,*-::-* _00000000000000,*-::-* ___0000000000,*-::-* _____00000,*-::-* _______00,*-::-* _____0,*-::-* آروم بخوان چون آهسته نوشتم، از دل بخوان چون با دل نوشتم این وبلاگ "برای کسی که هست ، نیست و کسی که نیست ، هست ..." همه درد من این است، یک نفر در زندگ من هست که نیست هیچکس با من در این دنیا نبود هیچکس مانند من تنها نبود هیچکس دردی زدردم بر نداشت بلکه دردی نیز بر دردم گذاشت                     دلم به عادت همیشگی گریست بگذار بگرید و بداند هر آنچه خواست همیشه نیست برای دلم می نویسم که اینگونه غریب است برای دلم می نویسم که اینگونه بی کس است برای دلم می نویسم که اینگونه زخم میخورد برای دلم می نویسم که اینگونه زجر می کشد برای دلم می نویسم که اینگونه بیمار است                     آن دم که محتاج توأم ، جای تو خالیست                     حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست، خداوند رازی نهان کرده در هر حضور برای ما، به امید آن که روزی دریابیم راز حضور همدیگر را در زندگیهایمان...                     سوختن قصه شمع است ولی قسمت ماست شاید این قصه ی تنهایی ما کار خداست آنقدر سوخته ام با همه بی تقصیری که جهنم نگذارد به تنم تأثیری ...                     در تمام لحظه هایم هیچ کس غربت تنهائیم را حس نکرد آسمانم غم گرفت هیچ کس برکه طوفانیم را حس نکرد آنکه سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانیم را حس نکرد.                     اگر از وسعت تنهایی من می پرسی به بلندای خیال به بلندای فرو ریختن قطره اشکی از دل و به عمق وحشت وحشت از آنچه حقیقت دارد وحشت از من بی تو وحشت از تو بی عشق وحشت از عشق بی ما .... شرق تنهایی من رو به سوی افق غم دارد غرب تنهایی من پشت این تکرار است اگر از وسعت تنهایی من دانستی تو بیا .تو بیا تا که به دست احساس پر کنیم صفحه خالی نیاز تا که این شمع خیال برود رو به زوال........                     آب و هوای دلم آنقدر بارانیست که رخت های دلتنگی ام را مجالی برای خشک شدن نیست اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است . . .                     خداوندا ! مگر نهاینکه من نیز چون تو تنهایم پس مرا دریاب و به سوی خویش بازگردان ، دستان مهربانت را بگشا که سخت نیازمند آرامش آغوشت هستم ... ( ) قصه داره تموم میشه ، مثل تموم قصه ها فقط واسم دعا کنین ، اول خدا بعدم شما ....
تنها پسر (elenar )    

طرز فک کردن دخترا و پسرا (کاملاً منصفانه)

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۲۵ ساعت 10:27 بازدید کل: 522 بازدید امروز: 201
 

طرز فکر دخترا و پسرا{#}

وقتی می رن کتابخونه
دختر: دنبال کتابای باحال میگرده که پر از هیجان باشه و جدیدترین کتابهای علمی که همیشه بروز باشه !
.
پسر: تو لیست کتابا کتابای مثلا علمی رو پیدا میکنن و بعد ریز به ریز مطالعش میکنن و اگه چیزیم ازشون بپرسی مثه بلبل جوابتو میدن !
یا فقط رمان عشقی میخونن که مثلا مخ زدنشون بهتر شه !…

در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟
دختر: یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به هدر نره !
.
پسر: یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا!

تو مغازه لباس فروشی
دختر: دنبال زیباترین لباس میگرده که از خریدش راضی باشه قشنگ چرخشو میزنه و بعد خرید میکنه آخرشم از چیزی که خریده چندان راضی نیست چون دنبال بهتریناست و دیدش مثه پسرا کوته نیست که به کم قانع هستن !
.
پسر: لباسای زشت رو سری انتخاب میکنه که سری برسه سر قرار نکنه دیر کنه و طرف بره انقد که یادش میره بقیه پولشو پس بگیره !

وقتی از یکی بدشون بیاد
دختر: سعی میکنه طرفو نبینه یا بی محلش میکنه !
.
پسر: تمام تلاششو یکنه آبروی طرفو ببره و ضایعش کنه !

وقتی تو خیابون یک ماشین آخرین سیستم و اسپورت می بینن
دختر: میگه ایول عجب ماشینیه! مبارک صاحبش ۱
.
پسر: با حسرت نگاه میکنه بعد اگه رانندش دختر باشه خودشونو میندازن جلوی ماشین تا شاید فرجی شه !

اگه بعد از مدتی هم رو ببینن
دختر: تا همدیگرو میبینن یه احوالپرسی گرمی میکنن بعدشم آمار بقیه رو از همدیگه میگیرن که از حال دوستای دیگشون با خبر شن.
پسر: مهم نیست چند وقته هم دیگرو ندیدن فقط با یه سلام و خوبی بعدشم میگن خداحافظ

 

وقتی با دوستاش تو خیابون را ه میره
دختر: می چسبن به هم تازه بعضیهاشون هم دست همو می گیرن با صدای آروم غیبت می کنن یا در مورد لوازم آرایش جدیدی که خریدن حرف می زنن یا در مورد درس و فعالیت های علمی بحث میکنن !
.
پسر: با ۲۰ سانت فاصله کنار هم حرکت میکنن و در مورد مسایل بی خود بحث می کنن !

وقتی بحث درس و کنکور میاد وسط
دختر: روزی ۵ ساعت درس میخونه و آخرش یه رشته ی خوب جای خوب قبول میشه و سعی میکنه درس رو به خدمت خودش در بیاره
.
پسر: روزی ۲۹ ساعت مطالعه میکنه و آخرشم گند میزنه بعد میگه من میخوام برم سربازی مردو چه به درس و مشق میخوام در خدمت جامعه باشم !

وقتی می خوان ورزش کنن
دختر: با یه لباس راحت میان پارک یکم تند راه میرن تا هوای پارک رو استشمام کنن بعدشم میرن باشگاه و با تمرین خودشونو ورزیده تر میکنن !
.
پسر: خودشو میکشه که تیپ بزنه بعدش میره تو پارکا ول میچرخه که شاید بتونه مخ یکی این دخترای که صبحا میان ورزش رو بزنه !

تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه
دختر: مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه !
.
پسر: اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه !
و اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه و زمان بندی !

 

مشخصات لپ تاپ ات چیه؟

 

وقتی از دخترا می پرسیم چه چیز یک مرد برای شما امیت داره؟

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۲/۰۳ - ۱۸:۵۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)