چه زیباست به یاد تو با چشم های خسته گریستن
چه زیباست همیشه در تنهایی تو را حس کردن
چه زیباست در خیال با تو زندگی کردن
نام تو بر قلبم خالکوبی شده تا فراموشت نکنم
من همچون نفس کشیدن تو را به خاطر می سپارم
ساده می خواهمت
دلم چه ساده تو را می خواهد
کافی است نگاهم کنی
چشمانت مانند گردابی ست
که تمام هستی ام را به خود می کشاند
ساده میخواهمت
ساده مثل خودم!
همـــیــشه بــا به دســـت آوردن اون کـــــسی کــه دوســتـش داریــم
نـمـــیـتـوانــیـــم صـــاحـبــش شـــیم، گــــاهــی لازمــه ازش بـگـــذریـــم
تـا بـتـــونـیـم صــاحـبش بــشــیـم!!!!
آهــــای تـــو....!! تـــویـــی کــه مـیـگـــفــتی : دیـــگه مـثـــه مـن پـیـــدا
نـمــیــکــنی !! واقــعــا فــک مــیــکــردی بــعــد از تــو، دنــبــال یـکـــی
مـثـــه تــو مـیــگـــردم؟؟
اولـیـــن ها هـمـــیــشـه تـــوذهـــن آدم مـیـــمــونــن. . . . ســعـــی کــن
اولــیـنـت بـهـتـــریـنـت بــاشـــه
کـــاش آدمها یکم جـــرات داشتن … گوشی رو برمیداشتــن و زنگ میـزدن
و میگفتــن : ببیــن ؛ دلـــم واست تنگــــ شده ، واســه هیـــچ چیــز دیـگه ای
هـــم زنـگ نــــزدم … !
تنهــایی یعنی بیــن آدمــایی بـاشی که میـگــن دوستــت دارن ولــــــی کــنار
دلتنگیات نیـــــستن
سایـــه ها محصول پشـت کردن دیــوارها بـه آفتابنــد ، گستاخـی دیوارهـا
را تقلیــد نکنیـم تـــا آفتابــی بـمـــانـیــم
میــری خودکـار بیک میخری۱۰۰ تومـن، ولی لاک غلط گیـر ۸۰۰ تومن.
تو این زندگــی حتی رو کاغــذ هم اشتبـاه کنـی برات گرون تمــوم میشـه...
با اینــکه از تنهایـی میترسـم دوســت دارم تو قلب تــو باشـم تنهای تنهای تنهـــا
آدم بایـد یه " تــو " داشته باشـه که هر وقت از همــه چـی خستـه و ناامیــد
شد بهش بگه مهــم اینـه که تـو هستی بیخیــال دنیـــا ... "
بعضی وقتـا گوشه ی سمت راسـت زندگیـم دنبال Close میگــردم...!
جدیـداً با دیوار حرفـــ می زنـم ! میدونــی از شخصیتـش خوشـم اومده
یه جورایــی محکمــه ! ثابتــه ! آرومــه
با همـه بوده است... عجب هرزه ایه... این " تنهــــــایــی
شدم مثل عروسـک با دوتاچشـم شیشه ای با یک نـگاه ثابت ولـــــــــی!
نمیخوام بافشار هر دستی بگم:دوستــت دارم...
وقتی یه دختــر به خاطر یه پســر اشـک میریـزه .... یعنی واقعن عاشقشـه
اما .... ... وقتی یه پسـر به خاطر یه دختـر اشـک بریزه یعنی هیچ وقـت
دیگه نمیتــونه دختــر دیگه ای رو مثل اون دوســت داشته باشـه
به سلامتـی خودم و خودت که دلمــون از یکـی گرفتـه... بغض داره خفمــون
میکنـه... خیلــی دلتنگیــم ... ولـی برای اینکه خودمـون رو آروم کنـیم میگیـم
بخاطره غروب جمعــه است
آب نریختـــــم که برگردی آب ریختـــــم تـــا پاک شه هر چی رد پای تویه
، از زنـــدگیـــم…!

تنهایی هم مد شده ... همه به هم خیانت می کنند ... و بعد داد می زنند
که تنهایـــــــــم
هرگـــز اجازه نده کسـی که وقتی بهش نیــاز داشتی،از پیشت رفت،به
زندگیـت برگـرده. اگه نمیتونه برای پاک کردن اشـک هات کنار تو باشـه
،پس لیاقـت دیدن لبخنـد تــو رو نـداره...
بی معرفــت تو اون کسی بودی که اومـدی زیر چتـرم، نه برای همراهـی
با مـن ، بلکه فقط برای اینکه خیــس نشی ! بارون که بنـد اومد ،
رفتی که رفتــــی . . .
اینجــا سرزمین واژه های وارونه است: جایــی که گنج, "جنــگ" میشه
... درمان, "نامـــرد" میشه... قهقه , "هـق هــق" میشه... اما دزد همـــون
"دزد" است ... ... ... درد همــون "درد..." و گرگ همـون "گرگـــــ....
مــــــن از زنــــدگــــی کــســی حــــذف شــــدم کــــه بــرای داشــتنــش
و بــــــودنش ، خــــیلی هــــا رو از زنــــدگــــیم حــذف کردم !!!
آنقـــدر مـرا از رفتنت نترســان، قرار نیست همیشــه بمانیــم ! روزی
همه رفتنــی انـد . . . مانـدن به پای کسـی معرفــت میخواد نه بهانــه !


یادگرفتم

دیشب همه چیز را یاد گرفتم و همه چیز رو به راه است.
همه چیز آرام...آرام... باورت میشود؟همه چیز را یاد گرفتم.
راه رفتن در این دنیا را بدون تو یاد گرفتم...!!!
یاد گرفتم که چگونه بی صدا بگریم یاد گرفتم .
که هق هق گریه هایم را با بالشم بیصدا کنم...!!!
تو نگرانم نشو.همه چیز را یاد گرفتم...!!!
یاد گرفتم که چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی ...!!!
یاد گرفتم نفس بکشم بی تو ...!! با یاد تو ....
یاد گرفتم که چگونه نبودنت را بارویای باتوبودن...!!!
جای خالی ات رابا خاطرات باتو بودن پرکنم.
تو نگرانم نشو.یاد گرفته ام.یاد گرفته ام بی تو بخندم...!!!
یاد گرفته ام بی تو بگریم و بدون شانه هایت...
یاد گرفتم دیگر دل به کسی نبندم از ره دور ...!!!
ومهمتر از همه یاد گرفته ام که با یادت
اما یک چیز را یاد نگرفتم ... که چگونه ؟...!!!
که چگونه برای همیشه خاطراتت راازصفحه دلم پاک کنم؟