فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 4661


درباره من
الین جون** (elin )    

گلچین

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۹/۲۲ ساعت 12:09 بازدید کل: 491 بازدید امروز: 181
 

لیافت
لیاقت میخواهد

بودن در شعرهای دختری كه

با تمامی عشقش نبودنت را اشك میریزد

تعجب نكن!! در بی لیاقتی تو شكی نیست

اینجا دلیل بودنت میان بغض هایم خریت خودم است نه لیاقت تو








...ایــن روزهـــا
همــه بــه مــن دلـتــنـــگــی هــدیــه مـی دهنــد لطفـــا آتــش بــس اعــلام کــنید! بــه خـــدا تمــــامـ شــد
…!دلـــــــــــم


حکـــــــــــــــــــــایت ِ من… حکایت کسی بود که عاشق دریا بود ;اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت… دلباخته ی سفر بود; اما همســـــــــــــــــــــفرنداشت... زخم داشت;اما ننالیـــــــــــــــــــــد… گریه کرد; اما اشک نریخـــــــــــــــــت… حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…پر از فریاد بود; اما سکـــــــــــــــوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود… حکایت کسی بود که زجر کشید ;اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد

تولدم مبارک
....تا دقایقی دیگر

شمع های روی کیک را فوت می کنم

!!!مرگ یک قدم نزدیک تر می آید


قسمت
مے گوينـد قِسمتـــ نيستـــ حِکمَتـــ استـــ

... خدايـا
مـَن معنیِ قِسمتـ و حِکمَتـــ را نمے دانمــ


امـا تـو معنےِ طاقَتــــ را مے دانـی ... مـَگــَر نــه ؟؟

مادر روزت مبارک
بارانی از عشق و نمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمانِ خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی

نثار قلب خسته و صبورت...

روزِ به اوج نشستنت مبارک





مــــــــــــــاتـــــ...
!!مـــات شــدم از رفـتنت
...هیــچ مـیز ِ شطـرنجی هـم
!در مــیان نـــبـود
،ایـن وســط
..فــقط یـک دل بـــود
!!کـه دیگــر نـیست




...
بی بهانه تو را مرور میکنم تا خاموشیم نشان فراموشیم نباشد

تبریک سال نو
سال نو می شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند

و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره…من…تو…ما…

کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟…

زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و

چون همیشه امیدوار

سال نوپیشا پیش مبارک…



ا

...
!!هر گاه صدای جديدی سلام ميكند تپش قلب می گيرم

من ديگر كشش خدا حافظی ندارم

..!!مرا ببخش كه جواب سلامت را نمی دهم

Happy ValenTiNE
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد

Happy ValenTiNE


فریاد
از اعماق وجود فریاد می کشم نه برای شنیدن

تنها برای مبارزه، مبارزه با سکوت

فریاد میکشم از اعماق قلبم بر ساحل دریای نیلگون چشمانت

در ساحل بارانی چشمانت تنها رنگ غم را میبینم

آرام شکست می خورم

و سکوت دنیایم را در بر میگیرد

فریاد، سکوت، غم و چشمانت به کناره میروند و تنها من میمانم

چگونه فریاد کشم وقتی در بند سکوت اسیرم ؟

کاش در زندان قلبت زندانی بودم و اسارت در بند سکوت را نمیدیدم

اسارتم در بندیست که قطورتر و محکم تر از تمامی بندهای دنیاست

سلولم کوچکتر از دلتنگترین قلبهای عاشق دنیاست

دیوارهایش به بلندای امواج ترانه عشاق و میله هایش به قطوری پیوند دو عاشق

خسته ام، خسته تر از همه مسافران دره دلتنگی

به کناری میروم، آرام و تنها مینشینم و فقط به امید فریاد یک نفر هستم، که مرا از بند این اسارت برهاند

فریاد از آن من نیست اما برای من و فقط من طنین انداز میشود

میدانم فاصله سکوت من تا فریاد تو خیلی زیاد شده است

اما منتظر می مانم، چون می دانم عاقبت فریاد تو در سکوت من طنین انداز خواهد شد

به امید رهایی یک اسیر از بند اسارت سکوت...

يلدايتان مبارک
يلدا ست بگذاريم هر چه تاريکي هست

هرچه سرما و خستگي هست

تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب

.....بيداري را پاس داريم تا فردايي روشن راهي دراز باقيست

يلدايتان مبارک


اندوه
...دیر آمدی

تمام شده ام دیگر

...بس که بلعیده ام اندوه نبودنت را

هنوز اما همانند حاتم ام

می بخشمت

...!با آنکه هزار شب بی خوابی طلب دارم از تو


اگر می دانستی ...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی ، تمامی ذرات وجودت عشق را فریاد می کردی

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من می دوختی تا من بر سکوت نگاه تو رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم

ای کاش می دانستی و قلبم را نمی شکستی

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم لحظه ای مرا نمی آزردیکه این غریبه ی تنها ، جز نگاه معصومت پنجره ای و جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد

ای کاش می دانستی

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه چیز را فدایم می کردی همه آن چیز ها که یک عمربخاطرش رنج کشیده ای و سال ها برایش گریسته ای

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی غرورت را

.. .قلبت را



...حرفت را

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم دوستم می داشتی همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد

کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم و مرا از این عذاب رها می کردی


وصیت نامه
دنبال شعر یا چیزی میگشتم تا به وسیله آن حرف دلم را بزنم.

ولی کلماتی نیافتم که بتوانم با آنها احساس قلب خویش را بیان کنم،

پس دست به کار شدم جهت نوشتن این نامه غمناک

آری آن نامه وصیت نامه ام بود!

تقسیم اموالم شروع شد

قلب کوچکم که فقط خدا میداند چیزی در آن نیست را میدهم به کسی که خیلی کینه ای است،قلبم را به او میدهم تا بداند با گذشت کردن و دلی تهی از کینه،زندگی شیرین و لذت بخش تر است .

عقلم:جایی که خیلی ساده و پاکیزه است را به کسی می سپارم که در زندگی تجارب زیادی را کسب کرده،عقلم را میدهم تا بفهمد ساده زیستن بزرگترین نعمت خداست.

اشک چشم هایم هم باشد برای کسی که هیچ احساسی ندارد،چون من گاهی در خلوت خویش و به دور از چشمان دیگران به وسیله آن گونه هایم را شست و شو می دهم.

ولی دست ها،چشم ها ،گوش ها و زبانم را با جسدم دفن کنید چون گناهان زیادی با آنها مرتکب شدم و دوست ندارم به کسی تعلق گیرد.

: ویک آرزو از ته دل

..ای کاش دو بال هم داشتم تا میدادم به کسی که در پی بهره مندی از فرصت های زندگی نیست،تا با انها پرواز کند و به اهدافش برسد

!!ای خدای بزرگ،روحی که در جسدم به امانت گذاشتی تقدیم به تو،فقط زمانی ان را بگیر که بدانی پاک پاکم

.!!!همین و دیگر هیچ



آرزوهاي ويكتور هوگو براي شما
...اول از همه آرزومندم كه عاشق شوي و


بیـا عـاشق شـو
بیـا عـاشق شـو
عشق، تصمیم قشنگی ست
بیـا عـاشق شـو
نه اگر قلب تو سنگی ست
بیـا عـاشق شـو
آسمان زیر پروبال نگاهت آبی ست
شوق پرواز تو رنگی ست
بیـا عـاشق شـو
ناگهان حادثه ی عشق، خطر کن، بشتاب
خوب من، این چه درنگی ست
بیـا عـاشق شـو
با دل موش، محال است که عاشق گردی
عشق، تصمیم پلنگی ست
بیـا عـاشق شـو
تیز هوشان جهان، بر سر کار عشقند
عشق، رندی است، زرنگی ست
بیـا عـاشق شـو
کاش در محضر دل بودی و میدیدی تو
بر سر عشق، چه جنگی ست!
بیـا عـاشق شـو
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
صورت آینه زنگی ست،
بیـا عـاشق شـو
می رسی با قدم عشق به منزل، آری...
عشق، رهوار خدنگی ست،
بیـا عـاشق شـو
باز گفتی تو که فردا!!! به خدا فردا نیست
زندگی، فرصت تنگی ست،
بیـا عـاشق شـو
کار خیر است، تأمل به خدا جایز نیست!
عشق، تصمیم قشنگی ست


بیـا عـاشق شـو



تولدم مبارک
می دانی
بودن
عشق میخواهد

آدم هایی هستند که روز تولد یا شب تولد ندارند
هر روز از آمدن خود شادند

این تغییر فصل
این تغییر رنگ
این روزها
این گذر عمر
این دوست داشتنها
این بودن ها
لیاقت میخواهد

پروردگارم تو را بخاطر این همه سپاس میگویم


حس غریب عاشقی
حس غریبی ست دوست داشتن

وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن

وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد



ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

به بازی اش میگیریم

هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !

هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....

تقصیر از ما نیست

تمامی قصه های عاشقانه

این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!


سال نو مبارک
سال۲۵۶۹شاهنشاهی یادگار دین زرتشت ,مهر کورش ,جام جمشید ,خون سهراب ,درفش کاوه ,رخش رستم ,عشق بابک ,بزرگترین جشن ایرانیان پیشاپیش فرخنده باد



آخرین حقیقت عشق چیزی است که :

حس شدنیست


نه گفتنی ، نه دادنیست ، نه فروختنی

موقعی میاد که انتظارشو نداری ، و ترکت میکنه زمانی که بهش احتیاج داری



بوسه


گفتی که میبوسم تو را گفتم تمنا میکنم

گفتی اگر بیند کسی گفتم که حاشا میکنم

گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقیب آید ز در

گفتم که با افسون گری او رازسروا میکنم

گفتی که تلخی های می گر نا گوارافتد مرا

گفتم که با نوش لبم آن راگوارا میکنم

گفتی چه میبینی بگو در چشم چون آیینه ام

گفتم که من خود را در اوعریان تماشا میکنم

گفتی که از بی طاقتی دل قصد یغما میکند

گفتم که با یغما گران باری مدارا میکنم

گفتی که پیوند تو را با نقد هستی می خرم

گفتم که ارزان تر از این من با تو سودا میکنم

گفتی اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو

گفتم که صد سال دگر امروز و فردا میکنم

گفتی اگر پای خود زنجیر عشقت وا کنم

گفتم ز تو دیوانه تر گفتم که پیدا میکنم

یلدا مبارک
یلدا مجلسی است برای تکرار هرآنچه روزگاری سرمشق خوبیهایمان بوده اند و امروز بر روی طاقچه ی عادت هایمان غبارمیگیرند

یلدا مبارک


هدیه
من تو را به کسي هديه مي دهم که از من عاشق تر باشد و از من براي تو مهربان تر

من تو را به کسي هديه مي دهم که صداي تو را از دور، در خشم، در مهرباني، در دلتنگي، در خستگي، در هزار همهمه ي دنيا، يکه وتنها بشناسد

من تو را به کسي هديه مي دهم که تمام سخاوت هاي عاشقانه اين دل معصوم دريايي را بداند؛ و ترنم دلپذير هر آهنگ، هر نجواي کوچک، برايش يک خاطره باشد

او بايد از نگاه سبز تو تشخيص بدهد که امروز هواي دلت آفتابي است؛ يا آن دلي که من برايش مي ميرم، سرد و باراني است

،اي بهانه ي زنده بودنم؛ من تو را به کسي هدیه مي دهم که قلبش بعد از هزار بار ديدن تو، باز هم به ديوانگي و بي پروايي اولين نگاه من بتپد. همان طور عاشق، همان طور مبهوت و مبهم

تو را با دنيايي حسرت به او خواهم بخشيد

ولي آيا او از من عاشق تر و از من براي تو مهربان تر است؟آيا او بيشتر از من براي تو گريسته است؟

نه... هرگز...هرگز




شبی از پشت یک تنهایی ....

شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی

تو را با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم

تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت

دعا کردم

تورا از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت

جدا کردم

و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی:

دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت

رها کردم

همین بود آخرین حرفت

و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشمهایم

را بروی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید

وا کردم

نمیدانم چرا رفتی؟

نمیدانم چرا شاید خطا کردم

و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی

نمیدانم کجا؟تا کی؟برای چه؟

ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه میبارید

و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت

و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد

و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی

دانه برمیداشت

تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد

و بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود

نمیدانم چرا رفتی؟

نمیدانم چرا شاید خطا کردم

و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی

نمیدانم کجا؟تا کی؟برای چه؟

و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی تو

هزاران باردرهر لحظه خواهم مرد

کسی حس کرد من بی تو تمام هستیم از دست خواهد رفت

و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد

کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد

و من با آنکه میدانم تو هرگز یاد من را با عبور خود

نخواهی برد

هنوز آشفته ی چشمان زیبای توام برگرد!

ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد

و بعد از اینهمه طوفان و وهم و پرسش و تردید

کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت:

تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو

در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم

و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید

کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست

و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل

میان غصه ایی از جنس بغض کوچک یک ابر

نمیدانم چرا؟ شاید به رسم پروانگی مان باز

برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

....
کاش آسمان میدانست درد من چیست

کاش میدانست نیاز من چیست

کاش میدانست به یک قطره باران نیز قانعم

کاش آسمان میدانست درد منی که همان کویر خشک و بی جانم چیست

دلم مثل کویر از محبت و عشق خشک و بی جان است

!کاش دریا میدانست کویر چیست

!راز درون دریا رویایی است محال برای همان کویر تنها

دلم مثل کویر آرزوی دیدن دریا را دارد اما دریایی نیست تنها یک خواب است و بس!

کاش باران میدانست معنی انتظار چیست

منی که همان کویر تشنه و بی جانم سالهاست که انتظار یک قطره باران را می کشم اما افسوس که این انتظار بیهوده است

و ای کاش آسمان میدانست درد دل این کویر خسته و تشنه را........!!




* اگر عشق نبود چگونه عبور روزهاى تلخ را تاب مى آورديم و به كدامين بهانه ميگريستيم و مى خنديديم...؟؟آرى پيش از اينها مرده بوديم اگر عشق نبود....!!!

* اگر عشق ارتفاع داشت من زمين را زير پاى خود مى گذاشتم وتو هيچ گاه عزم صعود نمى كردى ..آنگاه شايد پرچم كهرباىمرا در قله ها به تمسخر مى گرفتى..!!

* ميگن عشق مثل خورشيد مى مونه هنوز از طلوعش به حد كافى لذت نبردى كه از غروبش دلگير ميشى..!!

*بى گناهى كم گناهى نيست در دامان عشق/يوسف از دامان پاك خود به زندان رفته است..!!

*وقتى كه من عاشق شدم شيطان به نامم سجده كرد /آدم زمينى تر شدو عالم به آدم سجده كرد/من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گلى...چيزى نمى دانم از اين ديوانگى و عاشقى.








عشق حضور است

جایی که عشق هست

زمان و مکان محو می شوند

و جایی که عشق نیست

حتی آنچه که به لحاظ زمانی و مکانی نزدیک است

تو را به شدت دور نگه میدارد

غیبت عشق است که جدایی می آورد

و تنها نزدیکی دنیا عشق است

کسانی که به عشقی تمام عیار دست می یابند

همه چیز را در درون خود کشف میکنند

آنگاه همه عالم در درونشان خواهد بود ، نه در بیرونشان

و ماه و خورشید در آسمان درون آنها چرخ خواهند زد

در کمال عشق نفس ناپدید می شود




تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۹/۲۲ - ۱۲:۱۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)